روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

کشیک خراب

یاعت 3 صبح با صدای زنگ تلفن بیدار شدم. سال یکی مژده داد باز p.u پرفوره داریم. رفتیم اتاق عمل و بازهم یه کار تکراری دیگه. بعدشم رفتم اورژانس رو دیدم و بعدشم یه خواب نصفه نیمه و اومدیم بخش و با جناب سرهنگ راند کردیم . اومدیم اتاق عمل و گفتیم مریضا رو زود بگیریم که شلوغه. یه دفعه راند اساتید شروع شد و بی خودی معطل شدیم. خلاصه نزدیکای 10 رفتیم اتاق عمل و دو تا مریض انسدادی باز کردیم که هر دو تاش بزوار داشتن. دو تا هرنی اینگوینال داشتیم که خیلی داغون داشتیم که اشکم درومد. بعدشم که این خورده ریزا بود که جمعاً 8 تا شدن. بعدشم که جنازمون رو جمع کردیم اومدیم
نظرات 2 + ارسال نظر
یاس دوشنبه 19 فروردین 1392 ساعت 00:46 http://nasimsahari.blogsky.com

یادش بخیر اولا همین عملای تکرارای چقدر خوشحالتون میکرد!

[ بدون نام ] دوشنبه 19 فروردین 1392 ساعت 04:41

خسته نباشی دکتررررر :-)

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.