روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روز تعطیل و اتاق عمل

امروز با خبر شدیم که یکی از بیمارای بخش که عمل شده بود انگار خونریزی داره مجبور شدیم تشریف بیاریم بیمارستان و ببریمش اتاق عمل. هموستاز رو برقرار کردیم و فرستادیمش بخش. خلاصه نه تعطیلی داره کار ما نه استراحت داره. کلاً خوش به حالمون
نظرات 6 + ارسال نظر
حامد جمعه 6 اردیبهشت 1392 ساعت 16:01 http://aaghol.blogsky.com/

پیشنهاد می کنم حواست جمع کارت باشه تا قصتون به مورتالیته موربیدیته نکشیده

.. جمعه 6 اردیبهشت 1392 ساعت 19:46

ولی بازم خوش به حالتون!

یاس جمعه 6 اردیبهشت 1392 ساعت 20:23 http://nasimsahari.blogsky.com

من به فکر خانواده ی آینده تون هستم!!
فکر کن برا آخر هفته برنامه ریزی کرده باشی بعد یه کاری پیش بیاد و مجبور بشی بری بیمارستان!!چه ضد حالی میشه!
شغل بابای منم اینجوری بود البته پزشک نبودن والان بازنشست شدن.واقعا خیلی لحظات دردناکی بود که یهو ناغافل میگفت برنامه کنسل شد یا مثلا تو مسافرت بودیم وباید نصف شب هم که شده بر میگشتیم!
از خود پست طولانی تر شد!!

milad شنبه 7 اردیبهشت 1392 ساعت 06:46

سلام
من دانشجوی ترم دو پزشکیم!!!
از وقتی وبلاگتون رو خوندم عاشق جراحی شدم و البته شخصیت شما
با آرزوی موفقیت برا شما

فریال شنبه 7 اردیبهشت 1392 ساعت 15:48 http://f5509.blogfa.com

سلام مدتی میشه که به وبلاگ شما سر میزنم و شما را تو وبلاگ خودم لینک کردم امید وارم خیلی زود شیفت های لایت و بدون درد سری را تجربه کنی

فلفل یکشنبه 8 اردیبهشت 1392 ساعت 23:01

سلاااام دکتر
من که ترجیح میدم اینجوری زندگی کنم.خداروشکر میکنم که میتونم اینجوری باشم.من تو کشیکای جراحی همیشه التماس هم لاینیا میکنم که اورژانس وایسم.پزشکی کلا ع♥♡شقه!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.