روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

مریض های بدحال

امروز کاملاً نقش چرخ خیاطی رو داشتم 3 تا مریض برست اونم انکوپلاستی داشتیم. بعدش هم که عملای ما تموم شد. ممل گفت بمون من یه عمل سنگین دارم. رفتیم کمکش وسطاش هم استاد پیوند کبد اومد که اگه نیومده بود کار بدجوری گره می خورد. همی کولکتومی راست شد. در ضمن امروزم اصلا روز خوبی نبود صبح که ساعت 6 سال یکی زنگ زد و گفت یه مریض اکسپایر شده یه مریض هم بدحال بود. موقعی هم که رفتیم اتاق عمل خبر دادن یه مریض دیگه هم که با ایسکمی اندام اومده بود اکسپایر شده. امروزم که همون مریض چاقو خورده رو معرفی کردیم کخ استاد برست گفتن خوب معرفی کردی
نظرات 4 + ارسال نظر
madanian دوشنبه 23 اردیبهشت 1392 ساعت 22:58 http://madanian.Roomfa.com

سلام اگه جراح نمیشدین نویسنده خوبی میشدین. من احتمالا لاپاراسکوپی کیست para ovary رو در پیش دارم اگه براتون مقدوره و فیلم آموزشی لاپار کیست در دسترستون هست برام بفرستین. خدا قوت

غزاله سه‌شنبه 24 اردیبهشت 1392 ساعت 01:06

خب عیب نداره بعضی روزا اینطوریاس دیگه در ضمن شما جنبه مثبتش که کمک به خلق الله میباشد را در نظر بگیر-خسته هم نباشید و اینا...!

مهدیه سه‌شنبه 24 اردیبهشت 1392 ساعت 19:15 http://http://rokhe-mahtab-darab.blogfa.com/

وب خوبی دارین
یا حداقل من از اینجور وبا خوشم میاد
لینکتون کردم اگه دوست داشتید شما هم منو لینک کنید

راستی شما با دکتر احمدی همکار نیستین احیانا
ایشونم یه مریض85ساله ی چاقو خورده داشتن!!!!

Birsan چهارشنبه 25 اردیبهشت 1392 ساعت 18:49

در رابطه با پست نظر خاصی ندارم. ولی قسمت اول کامنت madanian و قسمت آخر کامنت مهدیه خیلی باحال بود

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.