روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

اولین فلپ لاتیسموس

امروز برای اولین بار یه فلپ لاتیسموس دیدیم که خیلی باحال بود و بعدشم دو تا BCS داشتیم که طبق معمول چرخ خیاطی بودیم این آخریه حال ملت رو گرفت چون همه سوچور هاشو رو زده بودیم که جواب اومد مارژین عمقی درگیره و لذا دوباره باز کردیم. حضار بالاخص گروه محترم بی هوشی می خواستن گریه کنن. استاد هم که داشت میرفت لذا ما موظف به مارژین برداری مجدد شدیم یه مریض جالب دیگه هم داشتم که نوک آنژیوکت تو دستش جا مونده بود. که درآوردیمش و ضمیمه پرونده کردیم دادیم بره. 5 شنبه هم که کشیک بودیم و دادیمش به پاشا و لذا تا روز شنبه اینجا خبری نیست.
نظرات 3 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 17 خرداد 1392 ساعت 21:22

مریم یکشنبه 19 خرداد 1392 ساعت 13:25

سلام منم دوست دارم پزشک بشم و البته متخصص جراحی عمومی مرسی از اینکه اتفاقای زندگی یه رزیدنتو برامون اینجا میذاری

شیوا یکشنبه 19 خرداد 1392 ساعت 13:44

سلام .
جراحی رو دوست دارین ؟ رشتتون رو

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.