روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

بازم آی سی یو

امروز که از همون اول با اتفاقات غیرمترقبه شروع شد. اصلا قرار نبود ما مریض معرفی کنیم. ولی از اون جا که شانسمون از همون اول جلو جلو میره. اول رضا رفت بعدشم نوبت عاطی شد که بهش گفتن طول میکشه نفر بعدی. اونم کی بود بنده. خلاصه ازون جا که ما از شانسمون خبر داشتیم. دیشب آماده کرده بودیم و به خیر گذشت. منتهی تو این داستان ها تبلتو جا گذاشتیم که دست به دامن اینترنمون شدیم و الحمدلله پیدا شد متاسفانه تو بیمارستان ما نمی دونم چرا یه چند وقته دزد زیاد شده چند روز قبل شیشه ماشین یکی از رزیدنتای سال یک رو شکسته بودن کیفش رو برده بودن جالبش اینه تو محوطه بیمارستان و کنار حراست هم این کارو کردن. بعدشم که رفته پی گیری کفتن دقیقا همینجا ما دوربین مدار بسته نداریم. خلاصه رفتیم اتاق عمل و باز قصه آی سی یو شروع شد یه آمپوتاسیون داشتیم و یه ویپل جفتشون تخت آی سی یو می خواستن و ما یه دونه داشتیم. خلاصه داستانی شد سر این ها و اول ویپل رو بردیم که متاسفانه غیر قابل عمل بود و بعدشم آمپوتاسیون. آخر هم یه دایسکشن آگزیلا. یه توده برست هم بود یه خانم جوون که بافتش خیلی غیر عادی بود و از استاد برست خواهش کردیم اومد سر عمل و باز یه چیز جدید یاد گرفتیم. شب هم زنگ زدیم به مسول آموزشمون آمار گرفتیم ارتقا کیا افتادن کیا پاس کردن که استاد هم اسمی نبردن ولی گفتن دو تا افتاده داریم یکی سال دویی هست و یکی هم پره برد

نظرات 1 + ارسال نظر
سلام پنج‌شنبه 27 تیر 1392 ساعت 22:51

پس مبارکه؛ شما پاس کردید و مرتقا!!! شدید

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.