روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

یک روز پدردرار دیگه

امروز هم پدر درآر بود. اول از همه یه دونه تیرویید رو با استاد برست عمل کردیم که سر هموستازش چنان پدری از ما درومد اونورش ناپیدا. بعد از اون هم مثل کاچیران رفتیم سراغ یه ماموپلاستی که طبق معول هم کلی زمان برد و نهایتاً جنازمون رو بردیم بخش و مریضا رو نگاه کردیم. و بعدش هم حسب الامر رییس گروه محترم بهشون زنگ زدیم و مریض ترومایی رو که از نوشهر با امداد هوایی آورده بودن رو گزارش دادیم گویا از نزدیکان بیمار با ایشون تماس گرفته بودن و جویای احوال شده بودن

نظرات 1 + ارسال نظر
رادیو سه‌شنبه 29 مرداد 1392 ساعت 11:50

امان از این مریض سفارشی ها!!!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.