روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

ای بابا . . .

دیروز که یه مریض کیسه صفرا داشتیم انقدر چسبندگی و مصیبت داشت که بازش کردیم. امروزم که صبح فهمیدیم باز زیر آب این سال یک مارو زدن خالا این وسطا اسم استاد جوون رو هم نوشتن تو پرونده مریض . استاد جوون هم  اصرار که به من گفتن مریض مرده. ما هم هرچی گفتیم استاد اشتباهه مریض نمرده. استاد قبول نفرمودن و نتیجه این شد استاد بنده به همراه سال 1 و سال 2 رفتیم دفتر ریاست بعد دو تا سوال جواب کردیم دوباره از همون راه که رفته بودیم برگشتیم . یه توتال کولکتومی قرار بود بکنیم که قرار شد لاپاروسکوپی بشه. بعدشم که باز شد و تا اومدیم به خودمون بجنبیم هم استاد جدید هم اومد سر عمل و ما شدیم اکارتور کش و خلاصه تموم که شد دیگه ساعت شده بود 2 بعدازظهر و ...استاد بزرگ هم اون اتاق یه excisional bx داشتن که جواب فروزنش دقیقا 1 ساعت و 30 دقیقه طول کشید که استاد اعظم خیلی عصبانی شد. و حالا تو این هاگیر واگیر هم دیدیم درن مریض توتال کولکتومی خونیه و ....
دوباره بازش کردیم و نشون به اون نشون که هیچی هم پیدا نکردیم و من نمی دونم این 400- 500 سی سی خون از کجا اومد

نظرات 2 + ارسال نظر
سما دوشنبه 23 دی 1392 ساعت 00:42 http://http//www.fotrosezamin.persianblog.ir

شما اصفهانی هستید؟انگار لهجه دار نوشتید

مهدی دوشنبه 23 دی 1392 ساعت 23:25

سلام دکتر خسته نباشید
دانشجو پزشکیم
پدرم اسپلنیک اپیدرمویید سیست داشت توتال اسپلینکتومی شد همین اتفاق ک شما میگین افتاد ینی حدود دو لیتر بلیدینگ داشت وقتی دوباره باز شد ولی سایتی واسه خونریزی پیدا نشد خودمم بودم سر عمل...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.