امروز صبح تو morning جراحی این چیف بدبخت ما رو شستشو دادن اونم به خاطر یه قضیه قدیمی که ربطش دادن به الان بعدشم ما رو آخر سر نیگر داشتن مثل دارکوب به کلمون نوک زدن . رفتیم اتاق عمل من سر یه عمل تیروئید و کانسر سکوم بودم . خیلی دلم به حال چیفمون سوخت جلوی اون همه آدم بدجوری حالشو گرفتن . اصلا دل و دماغ عمل کردن نداشت . بعد از تموم شدن عمل هم فهمیدم سال 1 محترم ما نقش خاله خرسه رو بازی کرده و یه مشاوره رو که اصلا به اون ربطی نداشته و باید به من اطلاع میداده خودش سر خود رفته جواب داده و بامزه ترش هم اینه تو برگه مشاوره نوشته که به من اطلاع داده و از طرف منم امضا زده