امروز که به سلامتی دیر از خواب بیدار شدیم و نزدیک بود به جلسه مورتالیتی دیر برسیم. جلسه برگزار شد و وسطاش گفتن جلسه تعطیل و می خوان برن جلسه جراحی عروق. ما هم با جناب سرهنگ و سال 1 رفتیم بخش رو دیدیم که وسطاش از ممل ندا آمد که استادشون گفتن که رزیدنتا هم بیان. ما هم بدو رفتیم اونجا و دیدیم که اصلاً شروع هم نشده .لذا رفتیم ازین محصولات پزشکی دیدن فرمودیم و یه جایی یه کرم عسل تبلیغ می کردن که قابل خوردن هم بود( واسه زخم های دهانی هم استفاده می شد) خلاصه رفتیم جلسه و حقیقتا هم مفید بود وسطاش هم یه سوالایی از رزیدنتا منجمله خود من پرسیدن و ...اصل داستان خودکارایی بود که آخر جلسه برداشتیم
روزای پنج شنبه پرسنل بیمارستان صفاشو میبرن به بهانه نیم وقت بودن تایم کاریشون
سلام خاطراتت خیلی بانمکن
خوشمان آمد
سلام خاطراتت خیلی بانمکن
خوشمان آمد
kare bahalie!!!
خیلی شغل باحالیه کاش منم جراح بودمممممممممممم
خوش به حالت.!
دکتر هنوز هم خودکارایی رو که بهتون میدن برمیدارین که