امروز روز سبکی رو داشتیم و واسه اینجانب که دارم از ضعف و تب میمیرم بد نبود. یه هرنی نافی داشتیم که بعد که بازش کردیم 3 تا سوراخ داشت و بر خلاف سونوش که لوپ روده دارای پریستالسیسم رو دیده بود فقط امنتوم توش بود. اون بغل هم سال یک سابق( چند روزیه سال دو شده ) یه بیوپسی از برست و یه بیوپسی از لنف نود گردن داشت. بعدشم که مراسم کیک خوری بود به مناسبت پایان طرح یکی از همکاران بی هوشی و عکس یادگاری و این داستان ها. دست آخرم که همراه همون کیسه صفرای پر عارضه باز گیر داد به ما که مریضم افت هوشیاری پیدا کرده. رزیدنتمون رفته دیده میگه خوش و سرحاله بهش میگیم آقا اینکه طوریش نیستو می فرماین اِ اِ...خدا رو شکر...
الانم که با یه رزیدنت عفونی داد و هوار کردم سر اینکه چرا خودشون پیگیر مریضاشون نیستن و بنده باید دنبال کارای مریضای یه بخش دیگه باشم...
بداخلاق. . .اه اه اونم سرماخورده
موندم این جراحاچراانقده زودبه زودسرمامیخورن...
سلام اقای دکتر.
http://www.afranko.com/wp-content/uploads/2013/08/515b40870b2796cb43495c3e2e668362.jpg
امیدوارم دیدن گل ها حالتون رو بهتر کنه و زودتر خوب بشید.
خب اما همونجور که حدس زدین سلام گرگ بی طمع نیست
نگران نشید نمی خوام سوال جراحی بپرسم.می خواستم یه کم راجع به وبلاگ باهاتون صحبت کنم.من تقریبا از سال 90 وبلاگتون رو می خونم.با وجود اینکه خیلی وقت ها به خاطر ازدیاد اصطلاحات پزشکی اصلا سر در نمی یارم چی می گید.بذارید برم سر اصل مطلب.حس نمی کنید این وبلاگ یه کم نیاز به تغییر داره؟خیلی وقته دلم می خواد این سوال رو ازتون بپرسم چرا برای پست های این وبلاگ عکس نمی ذارید؟طبیعیه این کار وقت گیره اما هر از چند گاهی خوبه توی بعضی پست ها عکس هم باشه.یا می دونید بعضی از کلمات هستن که تقریبا توی هر پست تکرار می شن مثل بیوپسی-برست-هرنی-پرفوره... ای کاش اگه زمانی فرصتش رو پیدا کردین معنی این اصطلاحات رو توی یه پست جدا مثل پستی که خواستید خواننده ها قبل از نظر دادن بخونن.راستی دقت کردید تعداد خاطرات خنده دار چقدر کمه!حرف زیاده ولی نمی خوام سرتون رو درد بیارم بقیه اش باشه واسه یه دفعه دیگه.
سلام. ان شاالله خوب شده باشید. شما حالتونم که بده باید برید سر عمل؟! در حرفه ی شما چیزی تحت عنوان مرخصی استعلاجی تعریف نشده؟!