روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روز ما نبود

کشیک روز شنبه هیچ خبری نبود و روز یکشنبه هم اصلا روز ما نبود اولش که یه بستن کلستومی داشتیم که آزاد کردن این روده ها مثل آزاد سازی خرم شهر بود. ازون ور هم یه هرنی داشتیم که خیلی چین و چروک داشت و اصلا آناتومیش معلوم نبود. خلاصه با کمردرد اومدیم پاویون

نظرات 6 + ارسال نظر
eli sa دوشنبه 18 شهریور 1392 ساعت 00:05 http://www.negahemannegaheto.blogsky.com

سلام
خسته نباشی دکی

Aseman دوشنبه 18 شهریور 1392 ساعت 00:45 http://stayfar.persianblog.com

به امید فرداهای بهتر که روز شما نیز باشد!؛)

سارا.1. دوشنبه 18 شهریور 1392 ساعت 13:32

خداقوت ..ایرادنداره دکی،خب همینه دیگه یک روزباتوست ویک روزعلیه توست..

یاس دوشنبه 18 شهریور 1392 ساعت 14:42

آزادسازی خرمشهر!!!

Ye Dokhtare Zemestuni... دوشنبه 18 شهریور 1392 ساعت 17:35

سلام دکتر جان.خوبید انشالله.
اولین باره وبتونو میبینم.
منم یه روزی رویام پزشکی بود و براش خیلی تلاش کردم،امادرست سر بزنگاه اتفاقاتی افتاد که نشد که بشه!!!خلاصه وقتی موقع انتخاب رشته شد از اونجایی که پزشکی رو به خاطر جراح کودکان و بیماری های خاص شدن دوست داشتم،فقط یه انتخاب کردم،اونم تکنولوژی جراحی دانشگاه تهران!!!!
مهر ماه میرم ترم ٣ و قراره واسه اولین بار با محیط اتاق عمل به عنوان محل کارم و آموزش روبرو شم.
خدارو چه دیدی دکتر شاید یه روز، وقتی من بزرگ شدم و شمام یه جراح بزرگ شدید به عنوان کمک کنارتون وایسم.
البته راستش میخوام پزشکی رو یه بار دیگه تو آزمون لیسانس به پزشکی هدفم قرار بدم.
خوشحال میشم یه جوری از کمکا وتجربیاتتون به عنوان یه استاد استفاده کنم.آخه نمیدونم دروس علوم پایه ی پزشکی از چه منابعیه عموما.
ببخشید از پر حرفیم!!!

پزشک طرحی دوشنبه 18 شهریور 1392 ساعت 22:31 http://www.pezeshketarhi.blogfa.com

سلام. چقدر خوب ....
پس کلی تجربه جدید کسب کردین .
خسته نباشید.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.