روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

جلسه پربار

امروز که به سلامتی دیر از خواب بیدار شدیم و نزدیک بود به جلسه مورتالیتی دیر برسیم. جلسه برگزار شد و وسطاش گفتن جلسه تعطیل و می خوان برن جلسه جراحی عروق. ما هم با جناب سرهنگ و سال 1 رفتیم بخش رو دیدیم که وسطاش از ممل ندا آمد که استادشون گفتن که رزیدنتا هم بیان. ما هم بدو رفتیم اونجا و دیدیم که اصلاً شروع هم نشده .لذا رفتیم ازین محصولات پزشکی دیدن فرمودیم و یه جایی یه کرم عسل تبلیغ می کردن که قابل خوردن هم بود( واسه زخم های دهانی هم استفاده می شد) خلاصه رفتیم جلسه و حقیقتا هم مفید بود وسطاش هم یه سوالایی از رزیدنتا منجمله خود من پرسیدن و ...اصل داستان خودکارایی بود که آخر جلسه برداشتیم

اولین ماموپلاستی من

امروزمون که با مورنینگ شروع شد و آقای ممل هم رفت اون بالا و به بنده خدا سر یه هرنی گیر دادن و بعدشم خودشون شروع کردن به جر و بحث و بعدشم ما رفتیم اتاق عمل اولین عملمون یه ماموپلاستی بود که برای اولین بار بنده دخیل در عمل بودم و نیپل دو طرفشم بنده کاشتم که امیدوارم سربلندمون کنه. تکنیک عملمون فری نیپل گرفت بود. بعدشم که یه ماستکتومی داشتم چشمتون روز بد نبینه کل این آگزیلا پر لنف نود بود که این وسطا ورید آگزیلا هم مورد نوازش قرار گرفت که باز طبق معمول جناب سرهنگ به داد رسید. بعدشم سر یه مریض برست فرعی کلی فک زدیم و چون زدیم تا خوابوندنش. یعنی کل عمل 20 دقیقه بود حواشی 2 ساعت. خلاصه داغون و خسته برگشتیم منزل

مریض تصادفی فوت شد

خوب از روز شنبه و کشیک شروع می کنیم. امداد آسمانی که اومد و 3 تا مریض تصادفی آورد. پدر خانواده خیلی حالش بد بود. یه پاش که قطع بود و یه پاش هم ارتوپد ها امیدی نداشتن و می خواستن قطع کنن. مریض تو شوک بود و هر چی هم احیا شد فایده نداشت. برای اولین بار هم تو اورژانس و روی این مریض DPA انجام دادم. که نرمال بود و منبع خونریزی هم نداشت. بعدش هم یه مریض داشتیم که فتق اینگوینال داشت که گیر کرده بود و شانس آوردیم که رودش سالم بود. بعدش یه آقای 70 ساله رو آوردن که عکسش به ولولوس می خورد که دوستان رزیدنت داخلی موافقش نبودن ولی استاد اعضمشون کمک کرد و مریض رو رکتوسیگموئیدوسکوپی کردن و اون هم بر حقانیت ما نظر داد و مریض رو دوولوله کردند و در ضمنش پدر رزیدنت سال یک ما رو هم در آوردن واسه فیکس کردن یه رکتال تیوب. امروزم که اون مریض تصادفی بنده خدا فوت شد. اتاق عمل امروز هم یه درآوردن پورت داشتیم و یه خانم مشکوک به هرنی که لیپوم درومد و یه سنگ کیسه صفرا که باز هم طبق معمول ما نتونستیم همش رو انجام بدیم و این کلیپس زدنش از توان ما خارج بود و حسرت یه کله سیستکتومی کامل بر دل ما ماند. بعدش یه خانم افغانی داشتیم که قبلا اومده بود و کانسر غیر قابل جراحی معده داشت و الان هم برای تعویض ژژنوستومیش اومده بود که کلی با مادرش داستان داشتیم تا براش تشکیل پرونده بده. دو تا از مریضامون هم آزمایش نداشتن که کنسل شدن. یعنی باید گل بگیرن در این آزمایشگاه بیمارستانو 

اولین فلپ لاتیسموس

امروز برای اولین بار یه فلپ لاتیسموس دیدیم که خیلی باحال بود و بعدشم دو تا BCS داشتیم که طبق معمول چرخ خیاطی بودیم این آخریه حال ملت رو گرفت چون همه سوچور هاشو رو زده بودیم که جواب اومد مارژین عمقی درگیره و لذا دوباره باز کردیم. حضار بالاخص گروه محترم بی هوشی می خواستن گریه کنن. استاد هم که داشت میرفت لذا ما موظف به مارژین برداری مجدد شدیم یه مریض جالب دیگه هم داشتم که نوک آنژیوکت تو دستش جا مونده بود. که درآوردیمش و ضمیمه پرونده کردیم دادیم بره. 5 شنبه هم که کشیک بودیم و دادیمش به پاشا و لذا تا روز شنبه اینجا خبری نیست.

به خاطر یه بچه

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

رفتیم تا صبح

اون آقای مسن که از دیالیز برگشته و اگه آزمایشاتش به سطح قابل قبولی رسیده باشه عملش می کنیم. این وسط همه یه پسر جوونی اومده که توی دعوا یه تیکه شیشه رو فرو کردن تو شکمش. ایشون هم در راه اتاق عمل هستن. به سلامتی تا صبح بیداریم

امکانات

کشیک امروز تا به حال یه بیمار 82 ساله رو برامون داشته که هوای آزاد زیر دیافراگم داره منتهی از نومونی آسپیزاسیون گرفته تا اختلالات کبدی و کلیوی همه رو داره از بدو ورود هم کاهش سطح هوشیاری داره. کاندید دیالیز شده ولی دستگاه خالی ندارن. دستگاه رفته آی سی یو و داره مریضای اونجا رو دیالیز میکنه. دستگاه پورتابلشونم طبق معمول خرابه..
______________________
توی اورژانس بودم که یه دختر جوون دانشجو رو با ایست قلبی از خوابگاهشون آورده بودن. می گفتن با قرص برنج خودکشی کرده. نمی دونم از چی ولی... راحت شد

املت با اساتید

امروز رفتیم مریض ویپلی مون رو دیدم زیاد حال و اوضاع خوبی نداشت. بعدش به بخش رفتیم و اونجا هم خبر خاصی نبود بعدش رفتیم ژورنال و اونجا یکی از رزیدنت های محترم سال 2 رو شستن به خاطر اینکه پاورپوینتش رو خوب درست نکرده بود. بعد از اون با همراهی سرهنگ و استاد ممل رفتیم پیش مسئول مجترم بوفه و یه املت زدیم. بسیار خوش گذشت 

ارزشیابی

امروز یه عمل معده داشتیم. که اول قرار بود که توتال بشه بعد مقرر شد که وج رزکشن بشه و شد و در خدمت استاد لاپاروسکوپی بودیم. بعدشم که یه هرنی داشتیم که ازین دوستان خدمات بیمارستان بود و مقرر شد ایشون هم جهت ارزشیابی توسط جراحی که از " چک " اومده بودن عمل بشه و شد و زیبا درومد

کارگاه جراحی پستان

امروز کارگاه جراحی برست داشتیم و 3 تا جراح هم از شهرستان اومده بودن. بنده هم سمتم مدیر اجرایی بود که آخرم نفهمیدیم به چه دردی می خورد این سمت ما خلاصه 3 تا BCS  داشتیم . که ما نقش کمک داشتیم و طبق معمول هم چرخ خیاطی بودیم در آخر هم دوست گانگرن فورنیه رو آوردیم شست مال دادیم رفت.