روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

امتحان +اعتیاد

امروز کشیک اورژانسیم . و تا الان که همه چیز آروم بوده 5 شنبه هم امتحان دارم و خدا لعنت کنه این اینترنت و که شده اعتیاد من و نمیزاره درس بخونم .

اولین مورنینگ

امروز داغونم یه سرمای حسابی خوردم . صبح که رفتم جلسه مورنینگ برای اولین بار من یه مریض معرفی کنم . البته چیف محترم کرده بود تو پاچه من و ممل . ممل هم یه پپتیک اولسر پرفوره معرفی کرد . سوتی دادم و تشخیص مریض رو اول گفتم بعدش که رفتیم اتاق عمل رفتم سر یه مریض که احتمالا فیبروآدنوم بود . تا اومدم بفهمم چی به چیه این چیف مجترم ما انگشت انداخت زیرش یه چیزی پرید تو هوا . بعدش می خواستم یه هرنی عمل کنم که دیدم اوضاع احوالم خیلی بده . استاد هم فهمید گفت برو . منم اومدم پاویون لالاییدم

بی هوشی نابغه

امروز یه دونه عمل کیسه صفرا داشتیم یه دونه هم لنف نود آگزیلا و یه مریض HIV/HCV که طبق معمول مال من بود و دست تنها بی کس انجام شد بعدش که انجام دادم اومدن گفتن باید نمونه دو تا بفرستین تو فرمالین و نرمال سالین که همون نمونه رو صاف انداختن تو فرمالین که باز مجبور شیم یکی دیگه هم در بیاریم یعنی من هلاک این مدیریت اینام .
اتند محترم بی هوشی در طی یک حرکت محیرالعقول سوفل قلبی رو از مریض ما سمع کردن که رزیدنتای قلب تو مشاورشون نوشته بودن سوفل ندارد .
امشبم که من آنکالم و باز یه مریض که آپاندیسیتش رو عمل کردیم و 18 سالشه تنگی نفس پیدا کرده دنبال کاراشیم

پا قدم

امروز با اینکه روز اورژانسمون بود صبح یه مریض الکتیو بردیم اتاق عمل که کیسه صفرا بود و بروش لاپاروسکوپی عمل شد . درمانگاه هم که بچه های بالا نیومده بودن من و مممل با اینترنا و استاژرها میدیدیم . تا الانم اورژانس خبری نبود الان که من رفتم دیدم یه آبسه پری آنال یه زخم معده سوراخیده و یه آپاندیس اومده تو اورژانس به عبارتی خواب بی خواب ..خودمونیم عجب پا قدمی دارم من

هرنی سفارشی

امروز برای مریضمون تخت ICU پیدا نمیشد . ازون طرف هم یکی ار رزیدنتای سابق بیهوشی باباش رو آورده بود تا هرنیش رو عمل کنه . و اصرار هم داشت خود استاد عمل کنه ما هم چسبیدیم به استاد که اینو شما عمل کن ما دستای شما رو بنگریم . البته اصولا این عمل ها برای اساتید افت کلاسه ولی چون استاد ما خیلی گله و بعدشم مریض سفارشی . با استاد رفتیم سر عمل . حالا جالبش این بود که مریض چون یه مدت فتق بند استفاده میکرده یه چیز وحشتناکی شده بود که اصلا سر و تهش معلوم نبود جوری که استاد چند دفعه گفت این دیگه چیه . خلاصه چون فتق مشکلی هم بود لذا آموزشش هم خوب بود . ازون ور هم چون ممل وایساده بود نیگاه میکرد از اتاق عمل 2 اومدن دنبالش که مریض خوابیده چرا نمیای ؟ اونم گفت الان میامو اونام شاکی که مریض spinal شده خلاصه ممل داشت قاطی میکرد که چیف جوانمرد سررسید و به ممل گفت بمون من خودم میرم . خلاصه آخر عمل هم پسر بیمار مهمانمون کرد به صرف شیرینی و نوشیدنی . بعدشم رفتیم سر عمل تیروئید که ماشالله هندونه بود تو گردن مریض بیچاره . و در انتها دوختنش به ما رسید که براش زیرجلد زدم بره تعریف کنه. ( خودشیفتگی )

کنفرانس به ما نرسید

دیشب اصلا درست و حسابی نخوابیدم داشتم واسه امروزpower point درست میکردم دلمون خوش بود که دیگه ژورنال کلاب به ما نمی خوره که خیال باطلی بیش نبود . خلاصه مصیبتس داشتیم دیشب و صبح که رفتیم سالن کنفرانس انقدر بع این مقاله اول که ارائه شد گیر دادن که آخرش وقتشون کم اومد دیگه نوبت به ما نرسید که مقاله بخونیم . ای خدااااااااااااااااااااا این چه شانسیه من دارم

پورت بد قلق

امروز روز خیلی خسته کننده ای بود ساعت 5 و 30 دقیقه از اتاق عمل اومدیم بیرون همچین مریضی هم نداشتیم اول از همه رفتم سر عمل کانسر معده که استاد بخش خیلی خوب آناتومی رو یاد دادند و ما بهره وافی و کافی بردیم یه عمل پورت گذاری داشتیم که دهن همه صاف شد آخرشم باز عمل شد . آخر سر هم یه مریض HIV&HCV مثبت رو با ممل یه بیوپسی از عقده های لنفاویش انجلم دادیم . اینا به کنار باید برای روز 5 شنبه هم مقاله ارائه بدم اصلا حسش نیست

ریچارد سوم

دیشب من آنکال بودم و این سال 1 محترم ما کلا صبح رو تو پیچ بود و اصلا بخش رو هم ندیده بود که به راه راست هدایت شد . بعدشم بروبچ قرار گذاشتیم بریم تئاتر می خواستیم بریم خشکسالی و دروغ که گفتن توبیخ شده رفتیم کار آتیلا پسیانی تو پارک هنرمندان رو دیدیم 15 تومن دادیم بعد دریغ از یک کلمه اگه ما فهمیده باشیم .اسمش ریچارد سوم بود ولی بعدش کلی به خودمون و نمایش خندیدیم . بعدشم با دوستان رفتیم شام که پاشا و خانمش با اصرار مهمونمون کردن...این تیکه آخرش که دیگه خیلی حال داد.در ضمن الانم دارم از بخش میام ساعت ۵ صبح مریض بد حال شده.اینم تیکه بد ماجرا

دل پیچیدگی

دیشب برای اولین بار در طول رزیدنتیم یه کشیک دادم که تا صبح به ما زنگ نزدن البته ساعت 4 صبح یکی زنگ زد اونم اشتباه زده بود فکر کنم فقط میخواست منو بیدار کنه . خلاصه رفتیم یه مریض با فیشر رو پارشیل اسفنکتروتومی کردیم . بعدش من رفتم سر عمل لاپاروسکوپی کیسه صفرا که انقدر چسبندگی داشت بازش کردیم . یه مریض HIV /HCV مثبت هم که از همه جا رونده شده بود رو به عنوان ژان والژان پذیرش کردن برای بیوپسی از لنف نود گردنش بعد رزیدنتش ( عفونی )هم که از دوستامه و اون معرفیش کرده بود باهاش اومد اتاق عمل گفت این هیچ همراهی نداره و من خودم کاراش رو کردم هزینش رو کم بزن .خلاصه رفتیم سر عمل دیدم دو تا دستکش G-vir که ضد ویروس هم هست خریده که میشد 80 هزار تومن .دلم سوخت گفتم ولش کن حواسمو بیشتر جمع میکنم اینا رو هم بره پس بده گناه داره . خلاصه حواسمون به آماده کردن مریض بود که دیدم ای دل غافل کمک بنده با دوست عزیز بیهوشی جو گیر شدن دو تا دستکش ها رو پوشیدن ........
گلاب به روتون دو تا تخم مرق صبح خوردم نمی دونم چی بود که از ظهر چسبیدم به دستشویی

مشکل نشستن داریم

امروز که بنده کشیک اورژانسم صبح رفتیم بخش رو دیدیم بعد سال 4 محترم 2در کردب بود نیومد وسطای ویزیت صبح زنگ زد چه خبر میکم خبری نیست میکه استاد نیومده میگم نه میگه اگه استاد پرسید بگین من هم بودم و با هم ویزیت کردیم میگم باشه هنوز از دهنم درنیومده باشه میبینم استاد اومده پشت خطم به سال 4 میگم .استاد دارن زنگ میزنن میگه ولش کن جواب نده !!!میگم آخه ..خلاصه دوباره چک میکنیم که من باید چیا به استاد بگم که همون لحظه استاد به سال یکیمون زنگ زد بلافاصله به سال 4 میگم و سال یکی هم که تا الان داشت میخندید به دیالوگ من با اشاره میگه که من خواسم هست خلاصه هی باید بگم الان چی گفت الان چی بگه خلاصـــــــــه فیلمی بود . بعدشم رفتم درمانگاه مریض دیدیم و استاد هم اومد . وسطاش به استاد به من گفت میگن لوله ژژنوستومی مریض درومده این کار سال 1 نیست خودت برو منم رفتم با کمک اینترن گذاشتیم و یه عکس کنترل هم گرفتیم که اینترنمون میگفت جاش خوبه .خودم هنوز ندیدم و بعد رفتم درمانگاه . که سال4 گفت استاد خونسرده میگه برای باهاش مریض ببینی که ما هم رفتیم دیدمو و بعدش زرشک پلو با مرق که تا یادم نرفته به علت گلو درد ما یه آمپولی زدیم دیشب که الهــــــــــــــــــــی دستش بشکنه هنوز نمیتونم درست بشینم