امرزو رفتیم و با دوستان و اساتید صحبن کردیم و از امروز مرخصی گرفتیم . صبح یه عمل کیست هیداتید داشتیم و یه عمل تیروئید که تیروئیده خیلی خفن بود و ساب استرنال بود وسطاش دوستان توراکس هم اومدن نظر دادن . البته ختم به خیر شد . سر خوابوندن این مریض هم کلی با اتند بی هوشی مشکل داشتیم بعد یه مریض ما رو هم مثل هلو کنسل کردن البته مشکل از سال یکی ما بود که مریض که ok قلب نداره رو گذاشته بود تو لیست عمل
امروز به علت بارش برف ما دیر به بخش رسیدیم و تازشم موبایلمونو پیش امیررضا جا گذاشتیم . دیگه بماند که چه اتفاقاتی میتونه افتاده باشه وقتی موبایل یه رزیدنت پیشش نباشه . خلاصه مورد عفو ملوکانه قرار گرفتیم و قول دادیم پسرای خوبی باشیم ( ممل هم دیر رسید ) خلاصه امرزو یه هرنی عمل کردم که کوفتم شد یکی ازین سال بالایی های منفور اومد سر عمل با من و اصلا یه بخش دیگه بود اومده بود اونجا چیکار نمی دونم . خلاصه سر عمل کلی که کامنت میداد بعدشم گیر داده برای سال پایینیتون چرا واینمیستین .
ادامه مطلب ...امروز اولین روز حضور ما در بخش جدید بود طبق روتین خودم صبح زود بیدار شدم و با ممل رفتیم بخش . وقتی رسیدیم ما اولین نفر ها بودیم و جالبه که آخر مجبور شدیم به جفری زنگ بزنیم که آقا پاشو بیا اینجا ببینیم چه خبره . خلاصه ایشون هم بعد از ۲۰ دقیقه تشریف فرما شدن . تو این فاصله ما خواستیم با اینترنت کار کنیم که سرپرستار بخش اومد گیر داد اینجا با اینترنت کار نکنین سیستم به هم میریزه . رفتیم مریضا رو دیدیم کلا خیلی با حال بود مثلا مریض 3 روز قبل عمل شده بود COD نشده بود بگ استومی هم نچسبونده بودن . سرهنگ جدید هم اومد و دید و به جفری گفت بزنم تو سرت ...یعنی من هلاک این همه خشونت شدم ..یعنی تو بخش قبلی یکی از ما اینکارو میکرد آویزونش میکردن خلاصه بعدش رفتیم اتاق عمل جدید که مثل استادیوم آزادی بود و اصلا معلوم نبود چه خبره اونجا؟و به قول معروف سگ مشکل صاحب شناسی پیدا میکنه / یه آبسه هم بردیم اونجا عمل کردیم جماعت بیهوشی رفته بودن سر یه بچه 15 ماهه کسی به داد ما نمیرسید ممل هم بدوم آنستزی رفت کشیک هم تا الان یه چند تا مشاوره داشتیم آخریش همون بچه 15 ماهه صبحی بود که با سرهنگ رفتیم براش کات دان کردیم و وسطاش فهمیدیم نوموتوراکس هم داره با نلاتون براش chest tube دو طرفه گذاشتیم
امروز امتحان داشتیم و صبح که پاشدم دیدم همکار عزیز کنار بنده در پاویون خوابیده . منم قرار بود با ممل دو تایی بریم . بعدش که دوست عزیز بیدار شد قبول زحمت کرد با اینکه طرح نداشت رفتیم تو دل خیابونا و خلاصه ازین آرتیست بازیا که الحمدلله هم تو این هوای بارونی هیچ پلیسی بیرون نبود . امتحان هم داستانی داشت همه با همدیگه هماهنگ کرده بودند جفت جفت کنار هم نشسته بودند که تقلب کنند جالب تر از همه ممل بود که میگفت وضعم خرابه و رفت پشت سر کیهان نشست . و بامزش این بود که اول از همه هم به اون گیر دادن که جاتو عوض کن . پاشا هم انگار خیلی اوضاش خرابه نیومد امتحان بده .
یه چند روزی نبودم یعنی تقصیر از اینترنت دانشگاه بود که تازه وصل شده . این کشیک آخری دوشنبه محصولش دو تا آپاندیسیت بود آخریش که من اصلا نمی دونستم بعد اتاق عمل رفتم خوابیدم و قتی بیدار شدم دیدم کلی میس کال دارم خلاصه تحقیق به عمل اومد که مریض رفته اتاق عمل و ما بی خبر یکی از میس کال ها هم استاد بود که مشخص شد طبق معمول زیر آبمونو زدن ما هم گفتیم بابا به پیر به پیغمبر من تو بیمارستانم الانم میام ..خلاصه آقا زیر آب نزنید کار بدیه . امروزم که جمعه باشه کشیکم و صبح که اومدم دیدم دارن تو بیمارستان فیلم برداری میکنن . دوستان کلی اهالی هنر رو دست انداختن و شاد بودیم . فردا هم که تعطیله امیدوارم ختم به خیر بشه