روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

بی کمر شدم

امروز از یه جراحی که از آلمان اومده بود تو اتاق عمل ما امتحان می گرفتن یعنی با نظارت استاد بهشون یه ماستکتومی ( برداشتن پستان ) دادن تا جراحی کنن . بعد از اتمام بنده نقش چرخ خیاطی رو بازی کردم . کمرم شکست ....از شانسمون اتاق عمل زود تموم شد ولی یه مریض تو اورژانس داشتیم گفتن باید عمل بشه موقع بیهوشی چون خیلی سخت بود استادشون هم اومد 2 ساعت طول کشید بعد شکمش رو که باز کردیم هیچ خبری نبود .

اولین کاتتر CAPD

امروز برای اولین بار با اجازه رسمی استاد از فرنگ بر گشته رفتیم و یک کاتتر CAPD که برای دیالیز صفاقی استفاده میشه رو گذاشتیم ..بسیار حال کردیم و لاغیر ...البت که آخرش حال گیری شد و نفهمیدیم چرا گیر و گاز داشت البته استاد بازم اومدن سر عمل و بازدید کردن و گفتن مشکلی نداره بعدشم با دوستان بیهوشی یاشی  و دنی و دوست همکار, ممل عکسی به یادگار گرفتیم

اولین مشاوره

امروز اولین روزی بود که مشاوره جواب میدادم و چندان هم روز خوبی نبود اولین مشاوره مربوط به خانم با سرطان خون بود که دچار گانگرن فورنیه شده بود وشب قبل هم می خواستن عملش کنن که چون آی سی یو نداشتن شوهرش اجازه نداده بود ومنم که رفتم دودل بود چون واقعا بدون آی سی یو شانس موندنش خیلی کم بود از طرفی هم حتما باید جراحی میشد .. خلاصه به شوهرش گفتم سریع تصمیم بگیر و خبرش رو به ما بده که متاسفانه تا بخواد تصمیم بگیره مریض ارست قلبی کرد و فوت شد . دو تا شالدون هم داشتیم که من یکیش رو تونستم بزارم اولیش خیلی سخت بود...یه مریض 6 ساله هم داشتیم با آپاندیسیت که از مرکز طبی اطفال پذیرش گرفت

کیسه صفرا پاره شد

امروز یه مریض رو داشتیم لاپاروسکوپیش میکردیم حساب بکنبن درست جای حساسش استاد عجله کرد و کیسه صفرا جر خورد و همه سنگاش ریخت تو شکم مریض تو مونیتور که نگاه میکردیم انگار مثلا یه تسبیح پاره شده باشه تو شکم پر سنگ بود ..مجبور شدیم مریض رو باز کنیم و سنگارو در بیاریم ..صبح امروزم رفتم بخش دیدم سال یکمون شاکیه از اینتر نهای جدید. که اینا نیومده دارن دودر میکنن ..منم دیدم گناه داره هوای سال یک رو باید داشت ...خلاصه چنان شاخ و شونه ای کشیدم که همه حساب کار دستشون اومد ...با اون قیافه ای که من چند وقته واسه خودم درست کردم حق داشتن بترسن

باز گاز گم شد

امروز رفتیم سر یه عمل آخراش یه گاز کم شد یعنی دهنمون سرویس شد و آخرشم پیدا نشد دو بار عکس گرفتیم آخرم استاد خودش اومد کل شکمو گشتیم پیدا نشد که نشد بازم دوستان همکار یه گندی زده بودن . اون عزیز خال بهم زن هم گیر دادخ 4شنبه کجا بودی چرا دیروز دوباره زنگ نزدی و ازین حرفا و به کلستومی هم گند زد افتاده بود پایین . بعدشم یه کادو برای دوستمون که تولدش بود گرفتیم وآخر اتاق عمل که همه رفتن براش تولدت مبارک بازی کردیم

ضد حال قبل خواب

امروز صبح(جمعه) اومدم بیمارستان مریضا رو با سال یک سریع دیدم و شب هم با دوستان رفتیم ددر پیتزا خوری الانم مست خوابم چون وقتی برگشتم تازه یادم اقتاد باید تا فردا یه پاورپوینت درست میکردم که دقیقا پتو رو که کشیدم روم یادم افتاد اینم یعنی آخر ضد حال..چشام باز نمیشه

ادامه ماجرا

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

داریم میریم مرخصی

امروز کشیکیم من بخشم ظهر رفتیم یه مریض معاینه زیر بی هوشی داشتیم بعدشم یه آقای گانگرن فورنیه که 2 روز یه بار دبریدش میکنیم و خیلی خوب شده امیدوارم بتونیم مرخصش کنیم شب هم قرار بود یه مریض رو کت دان کنیم که سال بالایی گفت این پلاکت نگرفته نمیشه خیلی اسفناک بود کلی براش دندون تیز کزده بودیم ما که نفهمیدیم چرا انجام نداد قراره ساعت 10 بریم شیرینی خوری مهمون سرهنگ هستیم و گوش شیطون کر فردا قراره به مدت نامعلومی برم تعطیلات شاید یه 2 هفته ای نیام بنویسم

اتاق عمل رو شاد کردیم

دیشب اون مریض ولولوس رو عمل کردیم انگار تایر ماشین از تو شکمش در آوردیم خیلی روده هاش وحشتناک شده بودند از رزیدنت ارتوپدی و بی هوشی گرفته تا خدمه اتاق عمل اومده بودن عکس میگرفتن . خلاصه مریض هم رفت آی سی یو و امیدوارم خوب بشه بعد یه آقای جوون که گانگرن فورنیه داره رو بردیم دبرید کردیم و آخرشم ساعت 1-2 صبح گفتن پدر آقای فلانی فتقش گیر کرده داریم میفرستیمش اتاق عمل خلاصه نشستیم تا بیاد وقتی اومد دیدیم جا رفته . غریو شادی از پرسنل به هوا خواست و فرستادیمش بخش. صبحم رفتم به اورژانس سر زدم خبری نبود

مریض دارم ولولوس

کشیکم یه مریض دارم ولولوس (پیچ خوردگی روده ) اورژانسی همه کاراشو کردیم فرستادیمش اتاق عمل الان ۲ ساعته نشستیم معطل بیهوشی سال ۱ میره ۲ میاد ۲ میره ۳ میاد ۳ اومده میگه باید سال ۴ بیاد مریض سختیه ایشونم هنوز تشریف فرما نشدن ..تو اورژانس امروزم یه CV line با یه شالدون با سال یکی گذاشتیم