روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

میلانو زدیم

با آقای ممل و پاشا رفتیم مرغابی زیبا یه چیزی خوردیم به اسم میلانو که در حد سوخت بنز بود یارو خودش فهمید ما حواسمون نیست گفت شما دو تاشو بخورین اگه بازم گشنتون بود بیاین سومی رو هم ببرین اگه نه که بقیه پولتونو بگیرین ...نشون به اون نشون که ما 3 تایی همون دو تا رو هم نتونستیم تموم کنیم 

یه روز نحس

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

بستنی خوردیم

با ممل و امید و یکی از بچه های پاتولوژی رفتیم بستنی بابا رحیم تو ستار خان ..خوش ش ش ش مزه بود

هارد اکسترنال خریدم

امروز اینترن های عزیز اومدن نمره شون رو دادیم و بعدش رفتیم پاساژ کامپیوتر این بغل یه هارد اکسترنال 1000 گیگ خردیم و داریم از کامپیوترمون بک آپ میگیریم . یه مریض هم داشتیم تو بخش که مرخصش کرده بودیم ولی خونریزی داشت از بخش 10 باز به فاصله 2 دقیقه زنگ زدن یعنی من تو راه بخش بودم این گوشی هم دم گوشم هی جواب میدادم بابا تو راهم انقدر زنگ نزنین باز یه نرس دیگه زنگ میزد. این رمضون هم پاک بعضیا رو مرخص کرده

امتحان از اینترن ها

امروز امتحان اینترن ها بود و منم رفته بودم یه station که باید شرح حال و معاینه رو می نوشتن و من مراقبشون بودم و یه station دیگه هم بود که باید بخیه میزدن و مهارت های عملی بود البته هوای اینترن های خودمو داشتم . بعدش برگشتم و ممل گفت تو که نبودی سر عمل فئو چون توده خیلی خفن بوده به استاد عروق از جراحی پایین خواسات بیاد سر عمل و کلی از مهارت دستش برام تعریف کرد

رستوران نوید

با آقای پاشا و ممل رفتیم رستوران نوید یه گارسونه اومد مثل مردان آهنین ادب و نزاکت در حد سگ آقای پتیبل که مراتب اظهار تاسف ما به مدیریت ابلاغ شد وسطای شام خوردن سرهنگ زنگ زد مجبور شدیم بگیم بیرونیم و ...الانم اومدیم مریض آی سی یو رو دیدیم الحمدلله خوبه حالش

ولولوس سیگموئید

امروز یه مریض از اورژانس رو عمل کردیم که رودش (سیگموئیدش ولولوس داشت) نکروز شده بود و من اولین بارم بود که روده نکروزه میدیدم .ا.لش هم سر خوابوندن این مریض داستان داشتیم FFP مریض نیومده بود و مجبور شدیم کلی حرف و حدیث گوش کنیم
آخرای اتاق عمل رفتم سر عمل عاطی اونا یه هرنی داشتن که وسطاش استادشون اومد و ما بیکار شدیم امروزم من آنکال بخشم

تولد بازار

امروزم که تا حالاش بد نبوده صبح که تولد بازی داشتیم .تولد یکی از اینترن ها بود نشستیم تو آلاچیق جلوی پاویون به صرف کیک و چای و جالبش هم این بود که آلاچیق بغلی هم بچه های جراحی اعصاب واسه یکی از رزیدتاشون تولد گرفته بودن و فشفشه بازی و کلا خیلی شنگول بودن

بدشانسی ما و مریض

امروز مثلا قرار بود که اتاق عمل نداشته باشیم یکی از مریضامون که بعلت جراحی بد کیسه صفرا (لاپاروسکوپی) در شهرستان میبد ( یزد )متاسفانه الان کاندید پیوند کبد هستش , بد حال شده بود البته از دیشب اینطوری شد ..خلاصه مجبور شدیم ببریمش اتاق عمل و کلی ترشحات از ریه ش تخلیه شد مثل اینکه موقع PTC این اتفاق افتاده بوده و من امروز برای اولین بار دیافراگم رو از نزدیک دیدم عمل سنگین نبود ولی به اصرار اتند بیهوشی استاد مجاور به جای استاد ما اومد سر عمل چون استاد جوونه خودمون رفته بود طرح سوال ..وسطای عمل البته قبل از اومدن استاد مجاور ممل داشت اکارتور میکشید از خودش یه صدایی درآورد اتند بیهوشی برگشت گفت : وای بچه ها این صداها چیه از خودتون در میارید ..نزدیک به انفجار بودم من سر عمل ..نکته دیگه اینکه این مریض رو من خودم ریه ش رو گوش دادم و به نظر خودم کاهش صدا داشت و نتیجه گرفتم ..معاینه خیلی مهمه

chest tube در جراحی اعصاب

امروز کشیکم تا الان یه chest tube دو طرفه داشتم تو آی سی یو جراحی اعصاب یه دختر جوون بود که آنوریسم مغزی داشت