دیروز اتفاق خاصی نیفتاد فقط آخر شب با عزیزان یعنی محمد و پاشا و اینترن پاشا رفتین اون سفره خونه که قبلا نوشته بودم و بازم سینی سنتی خوردیم
دیروز کشیک مرگی داشتیم آخرای شب یه یارو رو آورده بودن که یه چاقو زده بودن تو شیکمش دل و رودش ریخته بود بیرون بردیمش اتاق عمل معدش کتاب شده بود بعد تا 4 صبح ما مرتب برنج و سایر مواد غذایی ساکشن می کردیم تا خود 5 که من بیدار بودم بعدشم رفتیم اتاق عمل خودمون که اونم تا 2 طول کشید
امروز کشیکم تا الان یه دونه cv line گذاشتم که مریضش HCV داشت و اورژانسمون هم شلوغه یه آپاندیست اومده که تو اینا به درد ما می خوره یه آبسه پری آنال هم داریم بقیش ویزیته و انتقال به سرویس همیناست الانم تو جیبم یه مشاوره chest tube دارم با یه مشاوره cv line که باید برم انجامش بدم
امروز یه chest tube گذاشتیم و بعدشم افتادیم مثل خرس خوابیدیم محمد هم نشسته بود واسه یکی از بچه های رادیولوژی هی برنامه دانلود میکرد گفتم الانه که سازمان سیا بفرستن دنبالش بگن یه دیوونه افتاده تو اینترنت داره اینترنتو خالی میکنه بریم جلوشو بگیریم یعنی زندگیش شده پیدا کردن کرک برنامه ها ..اینم از رفیقای ما ...فردا هم که کشیکیم باز دوباره و روز از نو روزی از نو
کشیکم خوب بود یه chest tube فقط دارم که باید بزارمش حساب کنین خسته و مونده رفتم بگیرم بخوابم دیدیم کلیدام نیست دارم میمیرم از خواب ..مجبور شدم برگردم..خداییش آخر ضد حال بود دیشب دو تا عمل داشتیم یکی یه خانومه 19 ساله مبتلا به تالاسمی بود که به علت انسداد باز شد و یکی دیگه هم یه گانگرن فورنیه بود که با اورولوژی رفتیم دبریدمان من بودم و نگی
امروز کشیکم تا الان که یه مریض داشتم که مچ دستش با شیشه بریده شده نبضاش خوبه مشکل جراحی نداره صبحم بعدش از ژورنال کلاب با دوستان نشستیم کشیکای عید رو ریختیم مال من شد ۲۹ اسفند با روز اول و دوم عید یعنی ما سال تحویل اورژانسیم خیلی باحاله ..نه...
امروز که رفتیم اتاق عمل یه مریض کیسه صفرا داشتیم که بعلت مشکوک بودن به کنسر باز عمل شد و با احتمال خیلی قوی هم کنسر در میاد یه مریض دیگه هم داشتیم که اومده بود پورتوکت بزاره که من خودم برای بار اول بود که میدیدم بعدشم امروز سرهنگ سوهان آورده بود که با هم 3 تایی با نگی زدیم و امروزم که اینترن نداریمو به سلامتی فردا هم کشیک اورژانسیم تازشم امروز مشخص کردیم کهسال یکی ها بالاخره یه روز رو مشخص کنن که بشینیم کشیکای عید رو بریزیم
امروز یه عمل سنگین داشتیم یه جوونی بود که درگیری شریان براکیال داشت صبح رفتیم گرافی هاشو ریپورت کردیم و بعدشم رفتیم سر عملش با رب العالمین و ما هم مثل دفعه قبل دیگه اجازه نگرفتیم دست هم نشستیم و رفتیم یه گوشه وایسادیم و عمل رو نیگاه کردیم البته وسطاش چند دفعه هی اینور اونورمون فرستادن ..امروز یه خانومی هم برای تعبیه پورتوکت اومده بود یه پسر داشت ازین مردان آهنین خلاصه تخت هم نداشتیم خیلی مصیبت بود حالی این پسرش کنیم که کار مادرش فردا انجام میشه امروزم که آنکال نگی بود حسابی خوابیدیم