-
ریش بی ریش
شنبه 23 مهر 1390 17:57
امروز ما ریشمون رو زده بودیم بعدش از بخش گرفته تا اتاق عمل دهنمونو خط آهن کشیدن از بس که ما رو دست انداختن....یه سودو آنوریسم عمل کردیم و رفتیم لالا
-
یه جمعه خوب
جمعه 22 مهر 1390 22:52
صبح با بروبچ رفتیم بام تهران تا ایستگاه 2 هم بیشتر نرفتیم همینشم کلی غر زدن بعدش رفتیم این سیمولاتور 5 بعدی همون دم در پشت بوم خیلی حال داد یکی از دوستام که از زنش بیشتر جیغ زد بعدش می خواستیم از بانجی بپریم که کلا تعطیل بود نامردا بلیطشو کردن 40 تومن بعدش رفتیم به شکمی رسیدیم بعد این دوستمون گیر داد بریم خونه مادر من...
-
بی کمر شدم
چهارشنبه 20 مهر 1390 19:28
امروز از یه جراحی که از آلمان اومده بود تو اتاق عمل ما امتحان می گرفتن یعنی با نظارت استاد بهشون یه ماستکتومی ( برداشتن پستان ) دادن تا جراحی کنن . بعد از اتمام بنده نقش چرخ خیاطی رو بازی کردم . کمرم شکست ....از شانسمون اتاق عمل زود تموم شد ولی یه مریض تو اورژانس داشتیم گفتن باید عمل بشه موقع بیهوشی چون خیلی سخت بود...
-
اولین کاتتر CAPD
سهشنبه 19 مهر 1390 13:57
امروز برای اولین بار با اجازه رسمی استاد از فرنگ بر گشته رفتیم و یک کاتتر CAPD که برای دیالیز صفاقی استفاده میشه رو گذاشتیم ..بسیار حال کردیم و لاغیر ...البت که آخرش حال گیری شد و نفهمیدیم چرا گیر و گاز داشت البته استاد بازم اومدن سر عمل و بازدید کردن و گفتن مشکلی نداره بعدشم با دوستان بیهوشی یاشی و دنی و دوست همکار,...
-
اولین مشاوره
سهشنبه 19 مهر 1390 00:03
امروز اولین روزی بود که مشاوره جواب میدادم و چندان هم روز خوبی نبود اولین مشاوره مربوط به خانم با سرطان خون بود که دچار گانگرن فورنیه شده بود وشب قبل هم می خواستن عملش کنن که چون آی سی یو نداشتن شوهرش اجازه نداده بود ومنم که رفتم دودل بود چون واقعا بدون آی سی یو شانس موندنش خیلی کم بود از طرفی هم حتما باید جراحی میشد...
-
کیسه صفرا پاره شد
یکشنبه 17 مهر 1390 20:59
امروز یه مریض رو داشتیم لاپاروسکوپیش میکردیم حساب بکنبن درست جای حساسش استاد عجله کرد و کیسه صفرا جر خورد و همه سنگاش ریخت تو شکم مریض تو مونیتور که نگاه میکردیم انگار مثلا یه تسبیح پاره شده باشه تو شکم پر سنگ بود ..مجبور شدیم مریض رو باز کنیم و سنگارو در بیاریم ..صبح امروزم رفتم بخش دیدم سال یکمون شاکیه از اینتر نهای...
-
باز گاز گم شد
شنبه 16 مهر 1390 18:03
امروز رفتیم سر یه عمل آخراش یه گاز کم شد یعنی دهنمون سرویس شد و آخرشم پیدا نشد دو بار عکس گرفتیم آخرم استاد خودش اومد کل شکمو گشتیم پیدا نشد که نشد بازم دوستان همکار یه گندی زده بودن . اون عزیز خال بهم زن هم گیر دادخ 4شنبه کجا بودی چرا دیروز دوباره زنگ نزدی و ازین حرفا و به کلستومی هم گند زد افتاده بود پایین . بعدشم...
-
ضد حال قبل خواب
شنبه 16 مهر 1390 00:31
امروز صبح(جمعه) اومدم بیمارستان مریضا رو با سال یک سریع دیدم و شب هم با دوستان رفتیم ددر پیتزا خوری الانم مست خوابم چون وقتی برگشتم تازه یادم اقتاد باید تا فردا یه پاورپوینت درست میکردم که دقیقا پتو رو که کشیدم روم یادم افتاد اینم یعنی آخر ضد حال..چشام باز نمیشه
-
بدبیاری
چهارشنبه 13 مهر 1390 01:25
-
مشکل حاد همراه مریض
یکشنبه 10 مهر 1390 21:22
قرار بود بریم واسه مریض شالدون بزاریم که رضایت نداد و یه اتفاق باحالی که افتاد این بود که یه همراه مریض داشت در به در دنبال پرستارا میگشت من دلم به حالش سوخت دیدم داره بد جوری تقلا میکنه گفتم کمکش کنم شاید مریضش بد حال شده . صداش کردم گفتم خانم چی شده .مشکلی دارین بگین من شاید بتونم کمک کنم .برگشته میگه من غذای...
-
۲ عدد cv line
یکشنبه 10 مهر 1390 17:40
-
ادامه ماجرا
شنبه 9 مهر 1390 21:51
-
ازم تعریف کردن.اونم کی؟
پنجشنبه 7 مهر 1390 01:04
آخرای شب به عزیزی زنگ زدم که مشکلم رو بهش بگم راهنماییم کنه گوشی رو برنداشت رفتم بخوابم که خودش زنگ زد . اولش که کلی از دست جراحیم تعریف کرد اگه واسه دلخوشیم هم گفت نمیدونم کلی خرکیف شدم فکر کن نفراول بورد جراحی برگرده به یه جوجه مثل من بگه موقع عمل دستتو دیدم . مثل تو رو کم دیدم . حتما جراح خوبی میشی.یعنی قند تو دلم...
-
عدو سبب خیر شد
چهارشنبه 6 مهر 1390 23:15
-
اولین روز بعد مرخصی
سهشنبه 5 مهر 1390 21:16
-
1 سال گذشت
دوشنبه 4 مهر 1390 11:30
چقدر زد میگذره انگار همین دیروز بود که من تازه اومده بودم بیمارستان روز 3 مهر شروع کردم اولین روزی هم بود که کشیک وایسادم تو این پست نوشتمش...1 سال پیش
-
داریم میریم مرخصی
دوشنبه 28 شهریور 1390 21:44
امروز کشیکیم من بخشم ظهر رفتیم یه مریض معاینه زیر بی هوشی داشتیم بعدشم یه آقای گانگرن فورنیه که 2 روز یه بار دبریدش میکنیم و خیلی خوب شده امیدوارم بتونیم مرخصش کنیم شب هم قرار بود یه مریض رو کت دان کنیم که سال بالایی گفت این پلاکت نگرفته نمیشه خیلی اسفناک بود کلی براش دندون تیز کزده بودیم ما که نفهمیدیم چرا انجام نداد...
-
سور دادم
یکشنبه 27 شهریور 1390 22:36
به مناسبت این چند تا عمل آخری امشب شامی به دوستان دادیم . مجلس شامل جناب سرهنگ من و ممل و سال یکمون بود به اضافه خانم دکتر امیری (که یه زخم معده پرفوره رو به ما داد عمل کردیم ) خلاصه پیاده شدیم آقا حسابی ...
-
یه کیسه صفرای دیگه زدیم
یکشنبه 27 شهریور 1390 19:38
امروز آقای ممل ما مریض احوال بود و نیومد و ما بسی متاثر و متاسف شدیم از یه طرف ۳ تا عمل داشتیم یکیش که کنسر پیشرفته درومد و بدون هیچ اقدام خاصی شکم رو بستیم بعدش یه کیسه صفرا داشتیم که چون مریض توان مالی نداشت نتونستیم لاپاروسکوپی عملش کنیم (البته ما قند در دلمان آب شد ) و باز عمل شد و ما هم بالاخره پشت فرمون نشستیم و...
-
کیسه صفرا عمل کردم
شنبه 26 شهریور 1390 22:28
امروز روز بسیار زیبایی بود ازون جهت که بنده یه کیسه صفرا رو تقریبا خودم عمل کردم . و استاد و سرهنگ به من exposure میدادن . عمل هم زیاد طول نکشید خیلی را دستش خوب بود مثل هلو . ازون ور هم استاد جوونه هی تیکه مینداخت میگفت خیلی واسه لاپاروسکوپی خوب بود حیف که پول نداشت . حروم شد
-
اتاق عمل رو شاد کردیم
جمعه 25 شهریور 1390 09:46
دیشب اون مریض ولولوس رو عمل کردیم انگار تایر ماشین از تو شکمش در آوردیم خیلی روده هاش وحشتناک شده بودند از رزیدنت ارتوپدی و بی هوشی گرفته تا خدمه اتاق عمل اومده بودن عکس میگرفتن . خلاصه مریض هم رفت آی سی یو و امیدوارم خوب بشه بعد یه آقای جوون که گانگرن فورنیه داره رو بردیم دبرید کردیم و آخرشم ساعت 1-2 صبح گفتن پدر...
-
مریض دارم ولولوس
پنجشنبه 24 شهریور 1390 20:07
کشیکم یه مریض دارم ولولوس (پیچ خوردگی روده ) اورژانسی همه کاراشو کردیم فرستادیمش اتاق عمل الان ۲ ساعته نشستیم معطل بیهوشی سال ۱ میره ۲ میاد ۲ میره ۳ میاد ۳ اومده میگه باید سال ۴ بیاد مریض سختیه ایشونم هنوز تشریف فرما نشدن ..تو اورژانس امروزم یه CV line با یه شالدون با سال یکی گذاشتیم
-
اولین بار Right hemi colectomy
پنجشنبه 24 شهریور 1390 09:01
اون پسر بیچاره پست قبل که متاسفانه زنده نموند بعدش مریض انسدادی رو گرفتیم که یه کانسر پیشرفته بود و من برای اولین بار به کمک سرهنگ Right hemi colectomy کردم بسی حال داد خلاصه اونم ما رو تا 2 صبح بیدار نگرمون داشت بعدشم رفتیم لالا امروزم که کشیکم و خدا به خیر کنه
-
جوانی با پارگی طحال
سهشنبه 22 شهریور 1390 20:29
الانو تو اتاق عمل اورژانسم اومدم مریض انسداد گوارشیمون رو بگیرم که دیدم یه پسر جوون ۲۰ ساله اومده با پارگی طحال یه چند دقیقه بالای سرش بودم اصلا خونی براش نمونده بود همین جور داشتن براش خون تزریق دمیکردن یه بارم قلبش ایستاد ولی احیاش کردن برگشت فکر نمی کنم بمونه....حالم خراب شد
-
زخم معده پرفوره عمل کردم
سهشنبه 22 شهریور 1390 14:03
دیشب کشیک بودیم خیلی مریض چپر چلاق داشتیم از اینترن بیمارستان خودمون که آپاندیسیت گرفته بود و دست بر قضا هم باباش استاد دانشگاه خودمون بود و شوهرش هم اینترن خودمون بود . تا یه خانم 50 ساله معتاد که شوهرش چاقو زده بود تو گردنش تا خود 4 بیدار بودیم منظورم 4 صبحه البته یه خوبی این کشیک هم این بود که ما برای اولین بار زخم...
-
کاتتر CAPD میزاریم
یکشنبه 20 شهریور 1390 19:20
امروز کلا اتاق عمل خیلی باحال بود اصلا معلوم نبود اتند بیهوشی کیه . همه دست به بغل نشسته بودیم تا یکی بیاد مریضمونو بخوابونه . بعدش هیش کی نمیومد . خلاصه خیلی طولش دادن آخرشم ساعت 10 شروع کردیم . امروز هم با استاد یه کاتتر CAPD برای یه مریض CKD گذاشتیم البته 40 درصدش و من رفتم . خوشم اومد
-
اتاق عمل خوب
شنبه 19 شهریور 1390 16:16
امروز سرهنگ نبود و هنوزم مرخصیه . یه هرنی عمل کردم و یه لیپوم . البته استاد جوونه هم اومد کمکم و کلی افتخار داد . خلاصه اتاق عملی داشتیم آقا توپ.12 هم همه چی تموم بود . کلی هم همه تحویلمون گرفتن
-
بیجاره مریض
چهارشنبه 16 شهریور 1390 23:56
امروز یه عمل معده داشتیم یه هرنی با 2 تا همروئید وسطای عمل معده باخبر شدیم مریض تو اورژانس عملیه و همه حالشون بد شد چونکه دوستان همکار بیهوشی و پرسنل محترم اتاق عمل می خواستن زود برن خونشون که این خبر رسید ما هم از سر عمل آف شدیم که بریم دنبال آماده کردن مریض همه کاراشو کردیم بعد که نوبت رضایت گرفتن رسید پسرش گفت من...
-
جت خون
سهشنبه 15 شهریور 1390 07:17
دیروز یه مریض کراکی داشتیم که با شیشه دستش رو زده بود بعد خون همینجوری جت میکرد بیرون خلاصه بردیمش اتاق عمل و یه رگ از پاش قرض گرفتیم وصله پینه کردیم . بیچاره زنش بنده خدا خیلی استرس کشید همش داشت دعا میکرد گریه میکرد وقتی گفتیم که دستش ممکنه بمونه خیلی خوشحال شد
-
دوران سال یکی ها
یکشنبه 13 شهریور 1390 20:07
امروز یه عمل تیروئید داشتیم که به قولی دهن آسفالت کن بود . بعدش من رفتم سر عمل هرنی . حالا تو این هاگیر واگیر به من گیر دادن باید شیرینی بدی جالبه دیگه خودم یادم نمیاد چند تا عمل کردم . امروزم فهمیدم یکی از سال یکی ها می خواسته انصراف بده . بیچاره انگار خیلی اذیتش کردن یاد روزای اولی افتادم که خودم اومده بودم می فهممش...