-
شکست
چهارشنبه 14 مهر 1389 14:17
کلی برنامه ریزی کرده بودم که استاژر ها شرح حال بگیرن و progressiv note بزارن ولی امروز رزیدنت محترم سال 3 فرمدند اینا کار رزیدنت سال یکه حالا اونم جلوی همه استاژر ها .
-
DVT order
چهارشنبه 14 مهر 1389 11:27
برای مریض که شک به DVT داشتیم سونو داپلر دادیم که مثبت اومد order این مریض این جوری شد amp. Heparin 1000U infusion / h chek PT PTT CBC INR daily
-
مریض مستفرغ
چهارشنبه 14 مهر 1389 11:17
دیشب ساعت ۳ صبح ما رو بیدار کردن که مریض تهوع استفراغ داره رفتم مریض رو دیدم حال عمومیش خوب بود زنگ زدم به سال دو گفت یه دفعه مشکلی نداره ...ما هم رفتیم دوباره خوابیدیم ..۲۰ دقیقه بعد باز زنگ زدن گفتن دوباره مریض مستفرغ شده.باز ما زنگ زدیم سال دو..گفت order کن 1_npo 2_amp. plasil/stat 3_amp. ranitidin/stat 4_ser. n/s...
-
جر و بحث با پایانی خوش
سهشنبه 13 مهر 1389 22:17
یه مریض داشتیم تو E3 قرار بود شنبه بیاد درمانگاه بخیه هاشو بکشیم پرستار زنگ زده که اینا می خوان برن شهرستان و امروز سرویس نورو ترخیص کرده یه کاری براشون بکنین و گفت زخمش هم مشکوکه .رفتم مریض رو دیدم و جز یه التهاب مختصر چیز دیگه ای نداشت به همراهش گفتم یه نامه بهت میدم برو شهرستان خودتون بخیه هاشو بکشن..یه دفعه همراه...
-
روپوش گرفتم
سهشنبه 13 مهر 1389 14:07
امروز ۲ تا روپوش به ما دادن و ما نیز کلی حال کردیم چون این روپوشی که با خودم آورده بودم دیگه خیلی کثافت گرفته بودش و یه دونه هم که بیشتر نداشتم این بود که تا دادنش منم روپوش قبلیه رو انداختم تو کمد و جدیده رو پوشیدم خیلی حال داد
-
اولین chest tube
سهشنبه 13 مهر 1389 01:11
آقای دکتر ابراهیم اس ام اس زد که دارن chest tube میزارن بدو بیا لوله میکنن ما هم دویدیم رفتیم بعد به جز دکتر ع همه اومده بودند و جناب آقای دکتر< ر > رزیدنت سال دوم برامون انجام داد تا یاد بگیریم نکته با نمکش این بود که خانوم دکتر <ح> اومد بتادین بریزه تو ظرف یه ذرشم ریخت رو روپوش دکتر<م> و یه جا دیگه...
-
همرا با نمک مریض
دوشنبه 12 مهر 1389 17:46
تو چند پست قبلب اگه یادتون باشه یعنی دقیقا اینجا از یه همراه بیمار بانمک گفته بودم امروز ایشون باز نمک پراکنی کردن ... رفتم پیش مریض به همراهش میگم باید مریض ریه هاش فیزیو تراپی بشه یعنی رو تخت بشینه بعد با کنار دست میزنی پشتش و خودم چند دفعه اینکار رو کردم تا متوجه بشه و در حین این که این کار رو می کردم بهش گفتم...
-
بد شانسی
دوشنبه 12 مهر 1389 12:42
ما تو بیمارستان برای کشیکامون یه لیست کشیک داریم که به همه بخش ها یه کپی ازش میدن.تا بخش های بیمارستان در صورت نیاز به سرویس جراحی به کسی که اون شب اسمش تو لیسته زنگ بزنن حالا تصور کنین تایپیست محترم آموزش نمی دونم چه جوری به اسم من علاقه مند شده و چند شب به جای اسم دوستم اسم منو نوشته مثلاً همین دیشب تا صبح 100 دفعه...
-
کشیک دوم
یکشنبه 11 مهر 1389 20:43
دیشب کشیک بودم اولش خیلی گند بود مرتب امداد هوایی مریض درب و داغون می آورد ولی الحمدلله تا صبح اکثراً رفتن سرویس های غیر جراحی.چند تا از استاژرها هم اومده بودند از شانسشون یه بخیه به تورمون خورد رفتم یادشون دادم چه جوری بخیه بزنن کلی حال کردن.ازون بچه اکتیو ها هستن.و مهمتر از همه اینکه مهر رزیدنتی ما رو هم دادند و ما...
-
غذای خونگی
جمعه 9 مهر 1389 22:44
امروز جناب آقای دکتر پاشا لطف کردن و از خونه برامون غذا آوردن خورشت بادمجون بود به چه خوشمزگی خداییش دست مامانش درد نکنه.خیلی چسبید بعد از یک هفته آت و آشغال های بیمارستان رو خوردن یه دفعه یه غذای خونگی خیلی حال داد.... الانم قراره بریم قهوه تلخ مهران مدیری رو ببینیم قرار شده دکتر ر.م بره لپ تاپشو بیاره پاویون نیگاه...
-
میدازولام به جای هپارین
جمعه 9 مهر 1389 22:41
انترن محترم رو فرستادیم ABG گرفت بعد وقتی همراه بیمار رفت و نمونه رو برد آزمایشگاه وقتی برگشت گفت"جوابشو ندادن گفتن لخته شده" ما هم گفتیم حتماً این آزمایشگاهی ها یه خبطی کردن که بعد یه دفعه انترن ما که رفته بود از بقیه هپارین استفاده کنه فهمیده بود خانوم پرستار به جای هپارین بهش میدازولام داده..باز خوب شد...
-
یه چیزی بکن تو گوشش
جمعه 9 مهر 1389 13:23
چند روز پیش یه مریض بد حال داشتیم که براتون در موردش تو این پست توضیح دادم ...الان از ICU بیرون اومده و اومده تو بخش هنوز خیلی حالش خوب نیست ولی رو به بهبودیه امروز رفتم ویزیتش کنم.همراش گفت "آقای دکتر شما که یه لوله فرو کردین تو ### که ادرار کنه یه لوله فرو کردین تو دماغش که ترشح معدش بیرون بیاد یه لوله فرو...
-
بیمه مسئولیت
چهارشنبه 7 مهر 1389 18:36
آقای مسئول بیمه ایران مثل آواره ها همش داره تو پاویون می چرخه و هر رزیدنتی رو می بینه می گه" آقای دکتر شما نمی خواین بیمه مسئولیت بشین بالاخره شما دانشجوی تخصصین و اگه خدای نکرده مشکلی پیش بیاد میدونین دیه چنده" من:ببخشین من اگه بخوام 45 میلیون خودم رو بیمکنم چقدر باید بدم بیمه:قابلی نداره با تخفیف فقط برای...
-
جیم
چهارشنبه 7 مهر 1389 11:15
امروز ساعت نه و سی دقیقه برامون کلاس توجیهی گذاشتن که یک کلمش به درد نمی خوره جالب هم اینه که کلی تبلیغ کردن و گفتن حضور غیاب الزامیه و ...اسما رو که نوشتن از محضر عزیزان رخصت طلبیدیم و ..چی...لالا
-
سوند ادراری
دوشنبه 5 مهر 1389 22:51
از بخش زنگ زدند میگن که سوند ادراری مریض لیک داره یعنی به عبارتی نشتی داره و میگن ما دیگه ملحفه تمیز نداریم چی کار کنیم دکتر ما هم که صفر کیلومتر و البته طبق توصیه رزیدنت سال بالایی آب می خوایم بخوریم اجازه می گیریم زنگ زدیم به رزیدنت محترم فرمودند که اگه خیلی داره اذیت میکنه در بیارین والا تا صبح صبر کنین ما هم دلمون...
-
سوتی دادیم
دوشنبه 5 مهر 1389 12:43
رزیدنت محترم گفتن بریم واسه یه مریض که تو E3 هست note بزاریم بنده هم که هنوز دارم گیج می زنم رفتم اشتباهی E2 و اونجا هم چون اتفاقا مریض داشتیم واسه همون مریض گذاشتم که از شانس ما پرستار محترم وقتی دید گفت دکتر مطمئنی این مال همین مریضه بنده هم گفتم چطور ..فرمودند من خودم چند دقیقه پیش با رزیدنتتون صحبت کردم یه چیز...
-
اولین روز ،اولین کشیک
یکشنبه 4 مهر 1389 11:00
زمان:3 مهر 89 مکان:بیمارستان####.کلاس درس جراحی اولش گفتن هر کی می خواد بره مراسم تشییع جنازه دکتر سین من هم حوصله نداشتم رفتم سر کلاس دیدم همه مثل من هستن و کلاس مالامال از رزیدنت های محترم سال یکی هست با یکی دوتا از دوستان گپی زدیم تا اساتید اومدن و تقسیم بندی شروع شد و بنده هم از روی تصادف و کاملا شانسی افتادم...
-
سرگردان از پی تو
یکشنبه 28 شهریور 1389 12:45
خداییش این رزیدنتی ما هم شده مثنوی 70 من کاغذ...امروز رفتم گروه محترم جراحی گفتم شرمندتونیم ما نباید بریم سر درس مشقمون امروز 28 شهریوره بقیه رشته هااز اول شهریور رفتن سر کلاس ما احیانا دست بر قضا نباید کاری بکنیم.منشی مدیر گروه محترم فرمودن من خودم می خواستم بهتون زنگ بزنم .شما برین ساعت۳۰/۷ روز شنبه 3 مهر برای تقسیم...
-
ثبت نام تموم شد
پنجشنبه 17 تیر 1389 01:32
خدا لعنتشون کنه ...گیر دادن که الا و بلا برین اول تعهد محضری بدین بعد ما بقیه مدارکتون رو قبول می کنیم. اول رفتم یه جایی تو بلوار کشاورز گفتن 15000 تومن میگیریم یکشنبه بیا تحویل بگیر . منم که انگار افتادن دنبالم خلاصه 20000 تومن دادیم یه دفتر خونه تو سعادت آباد 1 ساعته تعهد نامه تنظیم شده رو تو پاکت تحویل داد.قربونش...
-
روز ثبت نام در رشته جراحی
سهشنبه 15 تیر 1389 14:31
امروز رفتم دانشگاه واسه ثبت نام خلوت بود انگار کسی دل و دماغ ثبت نام نداره خلاصه هی فرم پر کردیم و ازین سو به اون سو یه چیز با مزه هم این بود که دوستان همه بالای 30 می زدن و چهره ها کلی روحیه بخش بود.یه تعهد محضری هم باید میدادیم که گذاشتمش واسه فردا تازه 8 تا عکس هم می خواست که نداشتم اینا به کنار ازونجایی که بنده از...