روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

شالدون نیمه کاره

امروز کشیکم ۴ تا تصادفی با امداد هوایی آوردن حال دوتاشون خراب بود که به سرویس نوروسرجری منتقل شدن دو تا شالدون هم به من خورد که یکیش تو سی سی یو بود وسایل رو آماده کردم و مریض رو هم بی حسی لوکال کردم می خواستم از سابکلاوین بزارم که رزیدنت قلب اومد گفت کنسل شده..خلاصه همه وسایل آن شد و .السلام

دزد

دیروز کیف خواهر ممل ما رو زدن خیلی نگران بود کلی مدارک تو کیفش بوده باز جای شکرش باقیه خودش طوریش نشده دیشب هم کیف داداش کوچیکه خودمو زدن ..خیلی با حال شده انگار کیف زنونه...صبح هم دزده به ممل زنگ زده گفته مدارکتو میدم آدرس بده بیارم ممل هم داده 20 دقیقه بعد دوباره زنگ زده گفته رمز عابر بانکتو بده من کرایمو ازش بردارم...
خلاصه یارو انگار به 30 تومن راضی شده تا مدارک رو بیاره

اینترن های جدید ۲ نفرن

اول از دیروز شروع میکنم که اینترن هامون اومدن و نمره می خواستن و ما هم بهشون ندادیم و گفتیم وقتی همه سران بودن بیاین نمره بگیرین و اینام خلاصه کلی داد و بیداد کردن و بالخره هم رفتن تا فردا بیان دیروز که اتاق عمل نداشتیم و نگی کشیک بودو منم رفتم دنبال تعمیر دوربینم که امیررضا خرابش کرده اول رفتم نمایندگیش که فرمودن به شما کارت گارانتی ندادن که ما مجبور شدیم دوباره از سهروردی بریم جمهوری و باز اونجا نوکرم چاکرم ..میبینین دنیا برعکس شده ..بعدشم فهمیدیم که دوربینی که داریم به جای ۱۲ ماه ۷ ماه گارانتی داره چون نمایندگی میگه من ۵ ماه ژیش به فروشگاه فروختم ..فروشنده هم می خنده میگه نوشتن از تاریخ فروش یعنی از تاریخ فروش ما خلاصه قبول کردن که دوربین ما رو پذیرش کنن اینم ازین بعدش که باحال بود فهمیدیم که جمعه عقد پاشاس شام پیتزا مهمونمون کرد امروز هم رفتیم اتاق عمل یه مریض بود که هیسترکتومی شد و تخمدان هاشو هم برداشتیم و چون آپاندیسش هم فکالیت لمس شد بنده برش داشتم و بعدشم با اینترن های جدید آشنا شدیم که دو نفرن اینم از شانس ما

اولین روز بعد از تعطیلات

امروز اولین روز رسیدن به خیر در بخش جراحی بود صبح رفتیم مریضا رو تقسیم کردیم و بعدش چند تا مریض اومده بودن پذیرش کردیم و ما بعد ازین امور روانه جمهوری شدیم تا دوربینی رو که خریده بودیم و امیر رضا خان داغونش کرده بود مرمت کنیم که الحمدلله قرار شد درستش کنن بعدش اومدیم گزارش بخش دادیم و فعلا بیکاریم ..فردا صبح هم اتاق عمل نداریم به سلامتی

تعطیلی موقت

این وبلاگ تا پایان تعطیلات آپدیت نخواهد شد


آخرین روز

بالاخره کشیکای عیدم تموم شد و کشیک رو تحویل داش رضا دادم و یه cv line رو هم تقدیم ایشئن کردیم دیروز امداد هوایی دمار از روزگار مادرآورد..سرنشینای یه ماشین رو که تو جاده چپ کرده بود رو آوردن یکیشون که دردم فوت شده بود یه پسر جوون و باباش هم جراحی شدن ما تا عصر اتاق عمل بودیم شب با ربی و امیری رفتیم یه کباب ترکی زدیم و منم برای اینترنام گرفتم و خلاصه آخرین شب بد نبود صبحم رفتم مهرم رو گرفتم و خلاص

روز دوم کشیک

امروز روز دوم کشیک اورژانسم حالم خیلی خرابه سرما خوردم داغوووون آخر رفتم تو اتاق ENT برای خودم سرم وصل کردم فعلا هم گوش یطون کر اتاق عملی نداریم جز یه آپاندیسیت که فرستادیم بخش یه مریض سودوآنوریسم هم از دیشب کچلمون کرد که آخر هم رفت بخش که داد نگی درومد دیشب هم که سال تحویل همه دور هم بودیم تو اورژانس که باحال بود کلی عکس گرفتم