روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

اولین فلپ لاتیسموس

امروز برای اولین بار یه فلپ لاتیسموس دیدیم که خیلی باحال بود و بعدشم دو تا BCS داشتیم که طبق معمول چرخ خیاطی بودیم این آخریه حال ملت رو گرفت چون همه سوچور هاشو رو زده بودیم که جواب اومد مارژین عمقی درگیره و لذا دوباره باز کردیم. حضار بالاخص گروه محترم بی هوشی می خواستن گریه کنن. استاد هم که داشت میرفت لذا ما موظف به مارژین برداری مجدد شدیم یه مریض جالب دیگه هم داشتم که نوک آنژیوکت تو دستش جا مونده بود. که درآوردیمش و ضمیمه پرونده کردیم دادیم بره. 5 شنبه هم که کشیک بودیم و دادیمش به پاشا و لذا تا روز شنبه اینجا خبری نیست.

به خاطر یه بچه

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

رفتیم تا صبح

اون آقای مسن که از دیالیز برگشته و اگه آزمایشاتش به سطح قابل قبولی رسیده باشه عملش می کنیم. این وسط همه یه پسر جوونی اومده که توی دعوا یه تیکه شیشه رو فرو کردن تو شکمش. ایشون هم در راه اتاق عمل هستن. به سلامتی تا صبح بیداریم

امکانات

کشیک امروز تا به حال یه بیمار 82 ساله رو برامون داشته که هوای آزاد زیر دیافراگم داره منتهی از نومونی آسپیزاسیون گرفته تا اختلالات کبدی و کلیوی همه رو داره از بدو ورود هم کاهش سطح هوشیاری داره. کاندید دیالیز شده ولی دستگاه خالی ندارن. دستگاه رفته آی سی یو و داره مریضای اونجا رو دیالیز میکنه. دستگاه پورتابلشونم طبق معمول خرابه..
______________________
توی اورژانس بودم که یه دختر جوون دانشجو رو با ایست قلبی از خوابگاهشون آورده بودن. می گفتن با قرص برنج خودکشی کرده. نمی دونم از چی ولی... راحت شد

خبر بد

صبح امروز با خبر بدی شروع شد. بیماری که چند روز پیش تحت عمل جراحی ویپل قرار گرفته بود expire شد. ساعت 3 صبح اَرست کرده با یه احیای موفق و متاسفانه ساعت 7 صبح هم دوباره اَرست می کنه که دیگه بر نمیگرده.

املت با اساتید

امروز رفتیم مریض ویپلی مون رو دیدم زیاد حال و اوضاع خوبی نداشت. بعدش به بخش رفتیم و اونجا هم خبر خاصی نبود بعدش رفتیم ژورنال و اونجا یکی از رزیدنت های محترم سال 2 رو شستن به خاطر اینکه پاورپوینتش رو خوب درست نکرده بود. بعد از اون با همراهی سرهنگ و استاد ممل رفتیم پیش مسئول مجترم بوفه و یه املت زدیم. بسیار خوش گذشت 

تلخ و شیرین

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

ارزشیابی

امروز یه عمل معده داشتیم. که اول قرار بود که توتال بشه بعد مقرر شد که وج رزکشن بشه و شد و در خدمت استاد لاپاروسکوپی بودیم. بعدشم که یه هرنی داشتیم که ازین دوستان خدمات بیمارستان بود و مقرر شد ایشون هم جهت ارزشیابی توسط جراحی که از " چک " اومده بودن عمل بشه و شد و زیبا درومد

کارگاه جراحی پستان

امروز کارگاه جراحی برست داشتیم و 3 تا جراح هم از شهرستان اومده بودن. بنده هم سمتم مدیر اجرایی بود که آخرم نفهمیدیم به چه دردی می خورد این سمت ما خلاصه 3 تا BCS  داشتیم . که ما نقش کمک داشتیم و طبق معمول هم چرخ خیاطی بودیم در آخر هم دوست گانگرن فورنیه رو آوردیم شست مال دادیم رفت.

ویپل زدیم

امروز یکی از روز های به یاد ماندنی برای من بود. امروز یه عمل ویپل داشتیم. عمل ویپل سنگین ترین عمل جراحی در رشته جراحی عمومیه. استاد برست تشریف آوردن سر عمل و کمک کردن من عمل کردم. نوبت آناستوموز ها هم که رسید چون کار داشتن رفتن و من با سرهنگ عمل کردم. جر یه تیکه آناستوموز" پانکراتیکوژژنوستومی" بقیش رو خودم رفتم. خیلی های شده بودم. امیدوارم بدون مشکل بیمار مرخص بشه چون خیلی جراحی پر عارضه ای هم هست. البته شکر خدا تا الان که خوبه. کشیک دیشب هم خوب بود تا صبح کسی به کار ما کار نداشت. فردا هم که کارگاه جراحی بیماری های پستانه که بنده هم مدیر اجرایی هستم. البته هنوز نمی دونم باید چی کار کنم.