روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

کشیک خراب

یاعت 3 صبح با صدای زنگ تلفن بیدار شدم. سال یکی مژده داد باز p.u پرفوره داریم. رفتیم اتاق عمل و بازهم یه کار تکراری دیگه. بعدشم رفتم اورژانس رو دیدم و بعدشم یه خواب نصفه نیمه و اومدیم بخش و با جناب سرهنگ راند کردیم . اومدیم اتاق عمل و گفتیم مریضا رو زود بگیریم که شلوغه. یه دفعه راند اساتید شروع شد و بی خودی معطل شدیم. خلاصه نزدیکای 10 رفتیم اتاق عمل و دو تا مریض انسدادی باز کردیم که هر دو تاش بزوار داشتن. دو تا هرنی اینگوینال داشتیم که خیلی داغون داشتیم که اشکم درومد. بعدشم که این خورده ریزا بود که جمعاً 8 تا شدن. بعدشم که جنازمون رو جمع کردیم اومدیم

اولین کشیک بعد از تعطیلات

دیروز طبق قولی که به پاشا داده بودم به جاش شیفت وایسادم و کلا هم دو بار بهم زنگ زدن. خلوت بود و بعد از مدت ها هم یه CV line گذاشتم. کلاً روز خوبی بود صبح بوستان گردی و عصر وشب هم کتابخونی. امروز هم که کشیک خودمونه.صبح رفتیم مریض ICU  رو ببینیم که هنوز منتقلش نکردن. و قراره برای شستشوی زخمش ببریمش اتاق عمل. صبح هم که با جناب سرهنگ که الان دیگه استاد شده خوش و بش کردیم. امیدوارم کشیک خوبی باشه

تحویل بخش

امروز اولین نفر بودم که رفتم بخش سال یکسم هم بود بقیه شازده ها نیومده بودن. خلاصه بعدشم استاد اومد و رفتیم تحویل بخش. قرار هم شد مریضای شب قبل هم به امروز تحویل داده بشه که یه بنده حقیری گیر داده بود من قبول نمی کنم که گفتمانی کردیم که ...نهایتاً ما 3 تا مریض داریم البته یکیشون ویزیت روزانه داره. 2تا مریض دیگه هم تو آی سی یو هستن.

آخرین کشیک عید

روز 13 ختم به خیر شد و الان که دقیقاً 2 ساعت و نیم از روز 14 عید میگذره خبر خاصی نیست. الان از اتاق عمل اومدم سرویس زنان یه عمل داشتن که چون احتمال خونریزی می دادن منم رفتم که اونم خبر خاصی نبود. قراره امروز ساعت 7 بخش رو به هم دیگه تحویل بدیم و و السلام

کشیک روز دوم و سوم

از یکشنبه شب شروع می کنیم:
یه بیمار با خونریزی از معده داشتیم در زمینه سرطان پیشرفته معده که stable نبود و رضایت به عمل هم نداد هرچند همراهاش هم که برادر و خواهرش بودن. اصرار داشتن
که صبر کنیم تا پسر بزرگش بیاد. شکر خدا تا امروز که با اقدامات اولیه و احیا حالش خوبه. 
دوشنبه :
بیــــــــــــــــــچاره شدیم اول یه آپاندیست بردیم بعدش یه جسم خارجی در رکتوم که مجبور شدیم شکمش رو باز کنیم. بعدش یه ایسکمی اندام که سر این من چقدر حرص خوردم. مریض رو بردیم اتاق عمل به استاد هم زنگ زدیم بیاد. حالا فهمیدیم رگ مصنوعی نیست بدو این ور اون ور مسئول اتاق عمل رو زنگ زدیم بهش خلاصه ختم به خیر شد. این اولین باری هم بود که من آناستوموز fem-fem رو میدیدم. خلاصه دیدیم استاد هم اومده اتاق عمل یه مریض تعبیه تراکوستومی هم گرفتیم. بعدش یه آپاندیسیت اومد خیلی مزخرف بود پدرمون درومد یه چیز گانگرنه و رتروسکال. بعدش یه بچه 10 ساله داشتیم که دستش رو زده بود تو شیشه و مشکوک به ترومای شریانی. که اکسپلورش کردیم چیز خاصی نبود. بعدشم که یه دبریدمان داشتیم..خلاصه جنازمون رو بردیم بیرون از اتاق عمل..
امروزم که یه انسدادی داریم احتمالا پارشیل باشه. مریضایی که دیروز عمل کردیم خووبن ..تا ببینیم این روز 13ی چه شانسی دارین ما

اولین کشیک عید

و به نام خدا اولین روز چیفی رو شروع کردیم. صبح ساعت 7 اومدیم بخش رو از ع تحویل گرفتیم یه راند داشتیم در حد تور یه روزه در بیمارستان. بعدش که تموم شد استاد ن اومدن و باز دوباره راند یعنی این پاهای من دیگه داغون شد. بعدش یه مریض پریتونیت داشتن از دیروز که بردیم و عملش کردیم. حالا اول دس گرمی یه چیز عجیب غریبی درومد امنتوم ملتهب نکروزه بقیه احشا سالم. دیدیم بهتره و امرهم شوری بینهم کنیم زنگ زدیم به استاد ایشون هم فرمودن بگین کیوون بیاد اون بنده خدا هم از خونه کشیدیم اومد دید و اونم گفت منم تا حالا همچین چیزی ندیدم ( شانس ما رو داشته باشین اولین عمل چیفی) خلاصه با استاد دوباره مشورت کردیم و امنتکتومی کردیم و بعد رفتیم اورژانس هم یه سری زدیم و تا بعد...

عیدتون مبارک

این ماه هم تموم شد. بخش رادیولوژی . کلا هتل بود و واسه همین هم مطلبی نداشتم تا بنویسم. نوشتنم رو در سال آینده احتمالا از روز 11م عید مصادف با اولین کشیکم در سال جدید به عنوان چیف رزیدنت، شروع می کنم. سال بسیار پراسترسی خواهم داشت...
عیدتون مبارک

پایان توراکس

امروز به روایتی آخرین روز بخش توراکس بود. اول که رفتیم طبق معمول بخشو بعدشم اتاق عمل. از فرصت استفاده کردیم و اساتید رو در بغل گرفتیم که آقا جون مادرت بیا این logbook  مارو مهر امضا کن که حل شد و بعدشم رفتیم کمک یکی ازین فلوهای محترم که می خواست لنف نود برداره. بعدشم که تشریف آوردیم پاویون...از ماه بعد هم قراره برم بخش رادیولوژی که هتله دیگه و کسی هم کاری به کار ما نداره گفتم که نزدیک عیده بالخره یه کم استراحت کنیم و بعدشم که عید میاد و قراره چیف بشیم و مصیبت. پس چه بهتر که دوپینگ کنیم...لذا خواستم گفته باشم که امکانش خیلی کمه تو اسفند اینجا مطلبی بخونین ولی سال بعد دیگه اینجا واویلاس

دبل لومن نداریم

صبح طبق دستور استاد محترم امروز بنده و یه بنده حقیری رفتیم دو تا chest tube رو کشیدیم و بعدشم رفتیم اتاق عمل..که چشمتون روز بد نبینه به علت نداشتن دبل لومن برای بیهوش کردن مریض عمل مریض کنسل شد بعدش ایتاد اعظم جراحی توراکس اومد و گفت مریض رو با همین معمولیا بخوابونین..که تو گوش استاد بیهوشی نرفت و البته یه جورایی رفت رو مخ مریض و مریض هم رضایت به عمل نداد..بعدش منو اون بنده حقیر از فرصت استفاده کردیم و رفتیم نامه پایان بخشمون رو گرفتیم

امتحان مشکل

امروز امتحان داشتیم صبح زود زدم بیرون به ممل و دو تا از سال پایینیا خوردم با هم رفتیم بیمارستانی که قرار بود توش امتحان بدیم قرار بود ساعت 7 و 30 امتحان باشه که به سلامتی تا یه ربع به هشت اصلا کسی نیومد در سالن رو باز کنه. کلا ملت روان شادی بودن.. بعدش که استاد محترمشون کلی این ور اونور داد زد یکی هِلِک هِلِک اومد . دروباز کرد خلاصه رفتیم سر جلسه امتحان و چشتون روز بد نبینه 100 تا سوال یکی مشکل تر از یکی دیگه ..هنوز گیجم