روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

دومین عمل با دوستان توراکس

امروز هم باز قسمت شد با دوستان توراکس رفتیم سر عمل. یه توده خلف استرنوم بود که مینی توراکوتومی کردن و بیوپسی گرفتن. به مناسبت ورود بنده هم کلی تیکه بار ما کردن و شده بودیم سیبل دوستان. خلاصه همین یه عمل رو داشتن و بعدشم رفتیم پی زندگیمون. موندم این شنبه آینده رو تعطیل می کنن یا نه 

لوله بی هوشی نداریم

امروز دوستان توراکس یه مریض نومونکتومی داشتن که چون دَبِل لومن نداشت استاد بی هوشی قاطی کرده بود و گفت اگه تا نیم ساعت دیگه این لولش نیاد من مریض رو کنسل می کنم. خلاصه اینا هم در به در دنبال لوله و دقیقه نود پیدا و شد و ختم به خیر شد...البته برش جراحان محترم راس ساعت 11و30 زده شد..این یعنی خیلی خیلی دیر..خلاصه ما وایساده بودیم نیگاه می کردیم. ازونور هم یکی از اساتید جوان توراکس و دوست بنده رفتن برونکوسکوپی انجام دادن که ما هم به دنبال ایشون رفتیم و بسیار بهره بردیم..اینم از امروز..ساعت 6 هم گفتن کلاس رادیولوژیه

جراحی تنگی تراشه

امروز دوستان توراکسی یه تنگی تراشه داشتند و ازونجایی که بسیار مورد نادری هست گویا. خیلی استقبال از این عمل بالا بود و اساتید هم مرتب بالای سر عمل میومدند و نظر میدادند. ازونور هم در اتاق بغلی دوستان جراحی پلاستیک در حال تعبیه پروتز سینه بودند که ما هرازگاهی یه سری به دوستان میزدیم. بعدشم که زدیم بیرون و دنبال کارای پایان نامه ازین سو به اون سو

اولین دست شوری توراکس

امروز برای اولین بار رفتیم سر عمل توراکس و دست شستیم. یه دختر جوون بود با متاستاز یه تومور به ریه که فقط تونستن از حجم تومور کم کنن. و خیلی نمیشد دستکاریش کرد. تا یه ذره باهاش ور میرفتن می افتاد به خونریزی. 2 واحد هم خون بهش زدن. ولی برای بنده در زمینه توراکوتومی یه سری آموزش هایی داشت که دوستان فلو زحمتش رو کشیدن

کلا با گروه خودمون حال می کنیم

امروز صبح با فلوهای محترم رفتیم بخش رو دیدیم بعد ساعت 9 رفتیم اتاق عمل دوستان توراکس یکی از عمل هاشون کنسل شد و یه توراکوتومی داشتن. ازون ور هم بچه های خودمون یه ابدومینوپلاستی داشتن. که ما هم از خدا خواسته رفتیم سر اون بعد یه مدت دیدیم استاد توراکس و رفیق شفیق خودمون اومد بالای سر ما و یه نگاه معنی داری به ما کرد و شروع کرد با استاد جراحی قبلی که روبروی ما ایستاده بود چاق سلامتی کردن. خلاصه ما هم سرمون رو انداختیم پایین . عمل که تموم شد رفتیم سر عمل توراکسی ها یه خودی نشون دادیم. بعدش باز ندا آمد که یه ماستکتومی رو دارن می خوابونن کسی هم نیست لذا باز...پروردگارا ما را ببخش و بیامرز

توراکسی ها شاکی شدن

امروز رفتیم اتاق دوستان توراکس دیدیم که هنوز مریضشون نیومده . داشتم واسه خودم می چزخیدیم که دیدم از بچه های جراحی که دیشب کشیک بودن تو اتاق عمله و گفت یه مریض تصادفی دارن که ترومای شریان پوپلیته س ما هم که کلاً تو این دو سال و اندی یه دونه دیده بودیم از خدا خواسته از استادشون خواهش کردیم که بزاره بنده هم برم سر عمل و موافقت شد و عمل مربوطه که ترمیم شریان و ورید بود طی 5 ساعت انجام شد و بعدشم دادیم دست ارتوپدا. تموم که شدیم دوستی که با هم بخش توراکسیم زنگ زدن و گفتن که چه نشسته ای که دوستان توراکس شاکی شدن که این کجاست و چرا نمیادو اصلا شما ها باید کشیک بدین و خلاصه بدبخت شدیم رفت پی کارش

داره دیر میشه

امروز هم متاسفانه سزارینی برای ما وجود نداشت و ما همچنان مترصد این هستیم که یه سزارین دیگه بکنیم و داره این ماه هم تموم میشه و چند روز بیشتر نمونده

دل می رود ز دستم

اول صبح که زنگ زدیم. گفتن استادتون ( خوش صدا ) اومده داره به زنانیا کمک می کنه ما هم دویدیم اومدیم اتاق عمل گویا روده پرفوره شده بوده و استاد در حال دوخت و دوز بودن. بعد هم که ما رو دیدن کلی تحویل و گفتن به دکتر هم سزارین بدین انجام بده همه حضار از جمله سال 4 هم تایید کردن. دلمونو صابون زده بودیم که امروز هم یه سزارین دیگه انجام میدیم. کلی شاد و خوش و خرم. با سال 2 و سال 3 هم هماهنگ کردیم و رضایت حاصل شد. یه دفعه از شانس ما نمی دونم چی شد. سال 4شون عوض شد و دیگه...
دل رزیدنت جراحی شکستن نداره چوبشو می خورین. ببین کی گفتم

شیرینی دادیم

امروز در یک حرکت خودجوش رفتیم شیرینی خریدیم بردیم اتاق عمل و دودستی تقدیم کردیم. یه عمل سزارین داشتن با یه عمل کورتاژ که ما وایسادیم مثل بچه های خوب فقط نیگاه کردیم . بعدش تحقیق بعمل اومد که دوست عزیزمون جناب پاشاخان هم یه سزارین انجام دادن ولی پیچوندن و شیرینی ندادن

عمل به شرط ناهار

امروز دوستان و همکاران محترم زنان یه مریض داشتن که امفالوسل تشخیص داده بودن و برای همین و یه سری علل دیگه که بنده حضور ذهن ندارم تندیکاسیون سزارین داشت. خلاصه انجام شد و آخرش چون نی نی مورد نظر NICU نداشت همه داشتن اینور اونور براش پذیرش میگرفتن. خلاصه این به اون میگفت اون به این. که سال 4شون برگشت گفت ( با خنده ) اصلاً رزیدنت جراحی باید پذیرش می گرفته و بنده هم عرض کردم خوب شما یه سِکشن به من بدین اونم قبوله و نتیجه این شد که ما یه ناهار به این جماعت بدیم تا اینا راضی بشن یه عمل به ما بدن..خداییش خودم که راضیم. حالا اگه این شانس ماست اصلا ازین به بعد دیگه خانم بارداری واسه سزارین نداریم