کشیک خوبی بود چون خیلی مریض نیومد تو اورژانس ولی صبح که رفتم تو اورژانس دو تا مریض عملی داشتیم. اولی یه آقای مسن بود که قبلا هم عمل شده بود و شکم حاد بود. بازش که کردیم یه باند فیبروزه رودش رو نکروز کرده بود. که به توصیه استاد جوان رزکشن آناستوموز شد اونم با استپلر خطی برشی و به نظر من هم چرخش داشت و بعد از عمل هم آلبومینش پایین گرازش شد. من نظرم به ایلئوستومی بود. بعد ازون یه مریض چاقو خورده داشتیم. که معدش تو توراکسش بود. من نظرم این بود چون کل معده تو توراکسه یه یافته اتفاقیه خیلی به چاقو ربطش ندیم. نظر استاد جوان این بود که لاپاروتومی بشه و انجام دادیم و دیدیم یه پروسه مزمنه و من دوباره گفتم یه امتحان کنیم یه کم دیافراگم رو باز کنیم . ببینیم معده میاد تو شکم یا نه که بعد مشورت شد و توراکس مریض باز شد و دیدیم که چسبندگی اصلا نداره و میشد از تو شکم هم بیرونش کشید. عمل هایی که کنسل شده بودن رو هم برای فردا گذاشتم
یکی از همکارای اتاق عمل خواهرش رو آورده بود که استاد اعظم لاپاروسکوپی فرمودن و ما در سمت فیلمبردار بودیم. بعد از اون هم سر این که استاد کوچیک امروز مریض بیاره یا نه با رییس اتاق عمل داستان داشتیم آخرش هم مریض رو گرفتن. بعد از اون یه تیروئید داشتیم با استاد کوچک که قرار شد بره اول فروزن بعد از اون اول استاد خودمون رو صدا زدیم نظر گرفتیم وسطش استاد کولورکتال رو آوردیم سر عمل. کلا تو کار کامنت گرفتن بودیم. بعد از اون هم یه واریس رو رفتیم که استاد بزرگ یه قسمتی رو رفته بود. فردا هم ایشالله مریضایی که کنسل شدن
از تو کشیکای چهارشنبه و جمعه هیچ خاطره درست و حسابی در نیومد اینجا بنویسم. امروز سر صبحی یه کله سیستیت حاد بردم اتاق عمل و لاپاروسکوپی نزدیک 2 ساعت استمرار تمام و مجاهدت انجام دادم و همه و علی رغم همه چسبندگی ها و مشکلات حاشیه ایو . . . تمومش کردم. یه جوری چسبیده بود که اولش استاد برگشت گفت اینو نمیشه عمل کرد بازش کنیم. آخرشم گفت. تو لاپاروسکوپی میشه نمره خوب بهت داد. بعد از اون هم یه اکسپلور CBD داشتم که یه خانم جوونی بود. و بالاخره یه T tube هم گذاشتیم بعد از مدت ها. بعد از اون کمرم خیلی درد گرفته بود اومدم روی یکی از تختا خوابیدم. بچه ها ازم عکس و فیلم گرفته بودن اصلا نفهمیدم. بعد از اون هم یه بیوپسی برست اومد
صبح قرار بود یه مریض جوون رو سمپاتکتومی کنیم. از قرار معلوم گروه مقابل هم نیازی به دستگاه لاپاروسکوپی نداشتن نمی دونم چی شد که فهمیدیم خیال باطلی بیش نیست و اونا هم لاپاروسکوپی دارن و از اونجا که امکانات محدوده و کلا یه بار میشه ازین دستگاه در هر روز استفاده کرد افتادیم دنبال این که مریض رو ببریم اتاق عمل دیگه ای عملش کنیم که موفق نشدیم و با مریض صحبت کردیم قرار شد که تا شنبه منتظر بمونه چون فردا هم تا شنبه اتاق عمل نداریم
اولین عمل امروز ما یه کیسه صفرای هلو بود که استاد اعظم با 3 تا پورت درش آوردن و ما با چشمانی حسرت بار نظاره کردیم. بعذ از اون یه برست داشتیم که لامپکتومی شد و دایسکشن آگزیلا و بعدشم یه کیسه صفرای دیگه که باز عمل شد و بعد از اون هم استاد رفت و ما رو سپردن به استاد جوون کولورکتال و ما هم از خدا خواسته یه هموروئید داشتیم که دادیم به دست استاد و بعد از اون هم یه مریض دیگه کیسه صفرا داشتیم که قرار شد بزاریمش برای 3شنبه