-
اتاق عمل جاش کمه
سهشنبه 12 بهمن 1389 09:36
امروز صبح یه عمل بیشتر نداشتیم خواستیم بریم اتاق عمل که یه خانومی که قبلا ماستکتومی شده بود اومد و حسب الامر مقامالت بالا بعلت تجمع سروما در محل جراحی بردیم تخلیه کردیم و بعدش رفتیم اتاق عمل که وقتی از رب العالمین اجازه گرفتیم که سر عمل نظاره گر باشیم فرمودند جا کمه و ما نیز از اتاق عمل خارج شده و به سمت اینترنت روانه...
-
اولین بیوپسی عضله + اولین لیپوم
دوشنبه 11 بهمن 1389 19:23
اون کشیک کذایی زهر مارمون شد ته صبح یه مریض با آنوریسم آئورت اومد که ساعت ٨ صبح هم کد خورد و کار به جایی رسید که حین CPR کاوی هم اومد بالای سرش و گفت سریع بیاد اتاق عمل خلاصه سر عملشم دیدن اینکاره نیستن زنگ زدن جفری اومد کارو تموم کرد شب قبل هم در عین خستگی یه مریض طولی همون که به نظرم chest tube اونو زود کشیده بودن و...
-
اولین کات دان + تجاوز به دختر ۸ ساله
یکشنبه 10 بهمن 1389 06:03
یک ساعت دیگه از کشیکم باقی مونده یه مریض معتاد دارم مشکوک به آنوریسم اینگویناله و یکی دیگه که به بازوش چاقو خورده و مشکلی نداره دیشب یه دختر ۸ ساله رو آورده بودن که بهش تجاوز شده بود بچه خیلی ترسیده یود و اجازه معاینه نمیداد در حد یه معاینه معمولی مشکل خاصی نداشت ولی قرار شد زیر بیهوشی معاینه بشه الحمدلله بزنم به تخته...
-
سوزن گیر سرهنگ
شنبه 9 بهمن 1389 16:06
امروز کشیکیم صبح که رفتیم راند مریضا الحمدلله ۳ تا از مریضا پانسمانشون عوض نشده بود که کلی از سرهنگ خجالت کشیدیم امروزم سرهنگ یه پنس سوزن گیر بهم داد تا تمرین کنم ..خداییش دمش گرم خیلی حال داد بعدش سرهنگ لپ تاپشو داد بهم که برنامه آکروبات ریدر رو براش ریختم و بعدشم رفتیم درمانگاه که وسطاش چون اینترن هم نداشتیم و...
-
استعلاجی برای مجید
پنجشنبه 7 بهمن 1389 22:51
عصری رفتم خونه وکیل گیتارمو گذاشتم اونجا بعدش مجید محبی اومد دنبالم رفتیم خونشون یه ناهاری زدیم بعدشم اومدیم سمت بیمارستان که به صورت بامزه ای دو دفعه اشتباه رفتیم ... واسه مجید یه استعلاجی هم دادیم ارتوپدا نوشتن و رفتیم برای گزارش بخش و بعدشم اتفاق خاصی نیفتاد
-
آنکالیم
پنجشنبه 7 بهمن 1389 11:32
امروز صبح که رفتیم ژورنال سرهنگ یه مقاله داشت بعدشم یه مریض اسکیزوفرن رو معرفی کرد که قاشق چنگال قورت میداد آخراش هم ما پیچوندیم و رفتیم بخش یه سر زدیم و تا رسیدن اساتید به بخش یه کم اینترنت بازی کردیم بعد از راند هم مجید محبی زنگ زد قرار شد اگه وقت کردم برم ببینمش امروزم که بنده آنکال هستم و ببینیم چی میشه...
-
کلاس سونو
چهارشنبه 6 بهمن 1389 15:15
صبح تشریف بردیم کلاس سونوی fast که اتند محترم طب اورژانس اومد درس داد بعدش با دوستان رفتیم یه تخم مرغی زدیم و اومدیم بیمارستان و رفتیم اتاق عمل وسطاش زنگ زدن از بخش گفتن مریض اسپلنکتومی خونریزی داره اومدیم دیدیم این درن کاروگیتش یه کم خیس شده بعد کلی شاکی شدم نرسش میگه بدکاری کردیم از اتاق عمل آفت کردیم ..دیدم بدم...
-
به دنبال نخود سیاه
دوشنبه 4 بهمن 1389 18:38
امروز رفتیم اتاق عمل دم به دقیقه ما رو میفرستادن اینور به اونور یعنی یه عمل درست و حسابی ما ندیدیم یه مریض هم تو بخش داریم به اسم لیلون این دیسترس تنفسی داره خوب هم نمیشه مریض طولیه یه مریض دیگه هم داشتیم امروز عمل شد که اسمش کبوتره خیلی بامزس امروز جراحی شد کنسر مری هستش وقتی شکمش باز شد دیدیم کبدش متاستاز داره عمل...
-
آموزش سوچور
دوشنبه 4 بهمن 1389 10:43
شنبه کشیک بودیم یه مریض با پرفوری شن GI اومده بود که بردیمش اتاق عمل و بلفاک رو هم بردیم شستیمش الحمد لله کسی هم تا صبح ما رو بیدار نکرد یکشنبه ولی دهنمون سرویس شد از 8 صبح تا 6 بعدازظهر تو اتاق عمل بودیم نکته بامزش این بود من با نگی سر یه مریض بودم داشتم پوست دور ناف رو far and near میزدم که کاوی اومد گفت بده من یادت...
-
فیلم میبینیم
جمعه 1 بهمن 1389 13:51
دیشب با حضور محمد و پاشا شروع کردیم فیلم نیگا کردن یه فیلم دیدیم به اسم Teeth که در مورد یه دختری بود که متوجه میشه داخل دستگاه تناسلیش دندون داره و مشکلاتی با این قضیه پیدا میکنه که یک فیلم کمیک رو بوجود میاره در کل اصلا سروته نداشت ..در ضمن دکتر پاشا باز ما رو خجالت زده کردن و با شیرینی و سالاد اولویه مهمونی داد بعد...
-
اولین روز اتاق عمل الکتیو
چهارشنبه 29 دی 1389 14:57
امروز اولین حضور من در اتاق عمل الکتیو بود سرهنگ مستقیم رفت پیش رب العالمین و ایشون هم فرموده بودند بیاد که ما هم رفتیم و خلاصه خوب بود ٣ تا عمل داشتیم یه عمل لاپاروسکوپی کیسه صفرا و دو تا کنسر برست که الحق و والانصاف سرهنگ و نگی خوب آموزش میدادن سر عمل آخر صفر هم دودر کرد اومد پیش سرهنگ که من برست زیاد عمل نکردم و...
-
دل و جیگر زدیم
سهشنبه 28 دی 1389 23:55
عصر رفتم خونه جناب وکیل لپ تاپم رو برداشتم و بعدش موقع برگشتن رفتیم یه دل و جیگر زدیم خیلی حال داد ازین کثیف مثیفا بود
-
تب دار شده ایم
سهشنبه 28 دی 1389 11:39
امروز حال و اوضاعمون زیاد خوب نیست به یکی از خانم های پرستار گفتم اومد برام سرم وصل کرد با محتویات سفتریکسون و دگزا زدیم و فعلا موندیم تا بالایی ها که منظور همان رزیدنت های محترم سال بالاست از اتاق عمل بیرون بیان ما بریم دنبال زندگیمون چون امروز آف هستم
-
سرما خورده ایم
دوشنبه 27 دی 1389 20:59
امروز جز سرماخوردگی من مشکلی نداشتیم از اورژانس زنگ زدن برای تعیین تکلیف دو تا مریض که از شانسم سر راه نگی رو دیدم که همرام اومد و با هم رفتیم دیدیم بعدش رفتیم تو بخش با اهل حرم کلی بگو و بخند و چایی شیرینی خوری و بعدشم به محمد کمک کردم برای یه مریض CV line بزاره که نامرد خیلی حرفه ای تو دو ثانیه گرفت الانم دارم فکر...
-
اولیاء دم
دوشنبه 27 دی 1389 12:46
امروز همراه های مریض دیشبی همون خانم جوونه اومده بودن برای جواز دفن گرفتن کلی کاغذ بازی داره بندگان خدا میگفتن جنازه رو بدین ما هیچ شکایتی از کسی نداریم ولی قانون کردن زیر ۲۴ ساعت اگه مرگی داخل بیمارستان اتفاق افتاد حتما باید بره پزشکی قانونی خداییش این دیگه چه مسخره بازیه وقتی خود اولیا دم راضین این چه اصراریه که...
-
سومین آپاندیسیت رو هم زدیم
یکشنبه 26 دی 1389 14:54
دیروز کشیک بودم اولش خیلی خوب بود سومین آپاندیسیت رو هم با گاید نگی جراحی کردیم و همه چی امن و امان بود تا اینکه استاد جفری یه دختر 18 ساله رو فرستاد اورژانس که آدنوم کبدی داشته و پس از تروما انگار پاره شده بود خلاصه مریض با خونریزی به دست ما رسید دیگه طوری شده بود که خون پوش میکردیم بهش تا صبح هم stable نگرش داشتم...
-
دبریدمان داریم چه وای
جمعه 24 دی 1389 21:47
مریض آبسه رو با نگی بردیم اتاق عمل سرهنگ هم که خودش نیومد میر رو فرستاد به جاش اولش بیهوشی ها گفتن نمی خوابونیم چون قندش بالاست بعد با کلی رایزنی و بابا این اورژانس حیاتیه خوابوندنش اونم اسپاینال و بنده و نگی افتادیم به دبریدمان کردن خیلی خفن بود و وسیع وسطاش به رزیدنت اورولوژی هم گفتیم اومد چون تا اسکروتوم پیش رفته...
-
تحویل کشیک
جمعه 24 دی 1389 07:43
الان ساعت ۲۰ دقیقه به هشته و ما منتظریم تا سرهنگ بیاد و اورژانس رو بهش معرفی کنیم دو تا مریض مشکوک به کوله سیستیت داریم و یه آبسه پری آنال با یه پیرمرد که شکستگی اینترتروکانتریک داره و ارتوپد ها به خاطر عدم لمس نبض اندام تحتانی مشاوره دادن خلاصه فعلا که داره زیر پامون علف سبز میشه
-
دومین آپاندیسیت
جمعه 24 دی 1389 02:06
الان ساعت دو صبحه و ما از اتاق عمل اومدیم بیرون یه مریض آپاندیسیتی داشتیم که الحمدلله نصیب بنده شد چون اسپینال بیهوش شده بود و هوشیار بود مرتب غر میزد خلاصه امشب تا الان که کشیک خوبی بوده و خسته کننده نبوده سر شب هم یه پسر جوون رو آورده بودن که پاش از زیر زانو قطع شده بود شاید عکسش رو براتون گذاشتم داشته تک چرخ میزده...
-
امتحانم خراب شد
پنجشنبه 23 دی 1389 18:43
امروز صبح رفتیم امتحان دادیم که اولش که نیومده بودن در سالن رو باز کنن مثل هاپو داشتیم می لرزیدیم بعدشم که امتحان رو گند زدیم رفت الحمدلله کشیک تا الان که خوب بوده یه CV line رو که رفتم عفونی زنان گذاشتم بعدشم سه چار تا مشاوره هم خود بخود پیچید رزیدنت محترم قلب رو. هم دیدم نوار قلبم. بهش نشون دادم گفت طوریش نیست ولی...
-
پاشا و من بازهم جیم میزنیم
چهارشنبه 22 دی 1389 22:57
با پاشا رفتیم بیرون یه شامی زدیم خیلی حال داد بازم مثل قبلنا جیم زدنا شروع شد سر شب به محمد هم گفتیم بیا بریم تنبل گفت می خوام بخوابم رفتیم یه جایی اسمش خیلی با حال بود اسمش پنیر بود
-
فردا هم کشیکم هم امتحان دارم
چهارشنبه 22 دی 1389 18:03
امروز صبح رفتیم کلاس CPR که آخرین روزش بود و گواهی حضور در کلاس هم بهمون دادن بعد اومدیم بیمارستان و خبر رسید که پاشا برگشته که محمد راوی خبر بود و میگفت تو اتاق عمل دیدمش بعد ظهر خوابیدیم و عصر که بیدار شدیم دیدیم نگی جلوی کامپیوترا نشسته گفتم چه خبر برای مریض امروز ICU پیدا شد لبخندی زد و نگاهی و ..گفت فکر کردی قبل...
-
کلاس آموزش CPR
سهشنبه 21 دی 1389 13:13
امروز رفتیم کلاس آموزش CPR و کلی از مطالب عوض شده رو به ما یاد دادن صبحشم با کاپشن رفته بودم راند خیلی با حال بود بعدشم رفتم بانک پاسارگاد قرار بود 13 تومن بدم که برام حساب باز کنن که دادیم تحویلشونو برگشتم بیمارستان یه ناهاری زدیم بد نبود شنیسل مرغ دادن کلا این آشپز جدیدا که اومدن غذاشون بد نیست عصر هم که آف هستیمو...
-
پاشای من
دوشنبه 20 دی 1389 16:34
امروز صبح بعد بخش خسته و مونده برگشتم پاویون که یه چرت دزدکی بزنم که دیدم در بازه آروم رفتم تو دیدم یه نفر خوابیده گفتم حتما محمده که باز پیچونده آروم رفتم تو و روپوشمو در آوردم که ... ـ سلام رفیق ـ ســــــــــلام رفیق نیمه راه .کی اومدی؟؟ پاشا بود که رو تخت خوابیده بود وقتی دیدمش کلی ذوق کردم خلاصه نشستیم کلی حرف...
-
آپاندیس در میاریم
یکشنبه 19 دی 1389 13:06
دیشب کشیک بودم نای نوشتن ندارم از یه طرف خستم از یه طرف خیلی حال کردم اول از همه بگم دیشب یه پسر با آپاندیسیت اومده بود که نگی گفت اینو تو باید عمل کنی و واقعا خیلی خوب آموزش میداد و شاید ٨٠ درصد کار رو من خودم انجام دادم واقعا بهم چسبید بعد از اون هم یه مریض با دبریدمان وسیع داشتیم و بعدش هم یه آبسه پری آنال اومد فقط...
-
یه خبر بد
جمعه 17 دی 1389 17:26
امروز یه خبر بد شنیدم ...شنیدم که پاشا انگار میخواد از جراحی انصراف بده و سه چهار روزه نیومده بخش خداکنه که اشتباه باشه ..تازه یکی دو روزه که عاطی برگشته ..حالا اینم دوباره موضوعیه که رفته رو اعصاب ما
-
اتاق عمل برو اونم 3 صبح
جمعه 17 دی 1389 06:33
ساعت ۳ صبح زنگ صفر زنگ زد بریم اتاق عمل مریض هموفیلی که تو ICU بودش دیگه باید اورژانسی بره اتاق عمل خلاصه رفتیم و مریض رو باز کردیم و اصلا سایتی برای خونریزی پیدا نشد و دوباره معده رو دوختیم و برگشتیم این کار یعنی درست 3 ساعت طول کشید حالا تو این هاگیر واگیر ساعت 6 صبح از بخش عفونی زنگ زدن بیاین برای مریضتون ( یه خانم...
-
مهمان آقای دکتر صفر شدیم
جمعه 17 دی 1389 00:16
شب با صفر رفتیم بیرون شام در خدمت ایشون بودیم و مهمون ایشون خیلی انسان باصفایی هستن و از مصاحبت با ایشون لذت بردیم یه مریضشون تو ICU خیلی حالش بده مرتب داره خون بالا میاره و چون هموفیلی هم هست و یکسری شرایط خاص دیگه اندیکاسیون عمل نداره فکر میکنم اینجور بمونه تا صبح از بین بره
-
بد شانسی
پنجشنبه 16 دی 1389 19:27
مثلا امروز همه چیز آروم بود که قرار شد ما یه تنه بخش رو بچرخونیم چون محمد مریضه حالا اینا یه مریض دارن خونریزی فعال تو بخشه یه مریض دیگه هم دارن با خونریزی اکتیو که تو ICU هستش بنده هم موظفم بفرستمش آندوسکوپی خلاصه چه شبی شود امشب
-
حساب باز کردم
پنجشنبه 16 دی 1389 12:34
امروز رفتیم بانک پاسارگاد حساب باز کردیم و قرار شد که بهمن ماه دیگه پول رو به حسابمون بریزن انگار..یه مریض داریم که عفونی ها کردن تو پاچه ما بد سور وحشتناک داره و با رضایت پرخطر منتها اصلا همراه نداره همینجوری ولش کردن رفتن کسی نیست براش تشکیل پرونده بده مجبوریم خودمون کاراشو بکنیم امروزم که محمد مریض شده صفر میگه...