-
طبق پیشگویی من...
چهارشنبه 15 دی 1389 22:43
امروز چون خیلی اوضاع قمر در عقرب بود به یکی از اینترن ها گفتیم موقع دادن گزارش بخش اینجا باشه گرچه آف بودن و طبق حدسیات بنده از وجود ایشون سوال شد که حضورشان به اثبات رسید یه کم درس خوندیم و بعد اومدیم پانسمان مریض حادثه دیده در جریان تروریستی چابهار رو عوض کردیم و الانم نشستیم پشت نت
-
اوسکول شدیم
چهارشنبه 15 دی 1389 12:43
داشتم می رفتم بیرون که دیدم صفر با محمد اومدن و بعدشم سبحان اومد و خلاصه گیر دادن به من بدبخت و کلی ما رو اسکول خودشون کردن آخرش هم جلسه با گیتار نوازی بنده به پایان رسید رفتیم ناهار خوردیم جوجو کباب بود اینترن پسرمون هم زنگ زد قرار شد اون امروز وایسه منم گفتم برو موقع گزارش بخش بیا
-
بازخواست از اینترن ها
چهارشنبه 15 دی 1389 10:02
امروز صبح سرهنگ به یکی از خانومای اینترنمون گیر داد که چرا دیر میاین و این چه وضعشه خلاصه اینترن ما هم کلی بهش بر خورده بود که چرا جلوی همه بهش گیر داده و کلی شاکی بود ازون ور هم یه مریض داشتیم که براش تست ورزش خواسته بودن یه دفعه صبح گفتن چیزی نخوره می خوایم عملش کنیم ما که دهنمون باز بود طبق معمول افتادیم به ICU...
-
اینترن های شل و ول
سهشنبه 14 دی 1389 15:33
امروز که تا الان اتفاق خاصی نداشتیم صبح یه مریض داشتیم که قرار بود برم براش ICU بگیرم که گیر نیومد و خدا رو شکر مریض غیر قابل جراحی درومد و ختم به خیر شد فردا هم قرار شد اجازه بگیرم از طولی که بریم سر عمل تیمکتومی نگی هم گفت من با سرهنگ صحبت می کنم این اینترن ها خیلی شل و ول شدن کار نمی کنن از اورژانس هم خبر رسید که...
-
کشیک داغون کننده
دوشنبه 13 دی 1389 11:57
شنبه گذشته خیلی کشیک بدی داشتیم اولا چند تا مریض ناجور صبح ساعت 3 و 4 صبح اومدن که مجبور شدیم از خواب بزنیم بعدشم دو تا مریض انسدادی که خواب بر ما حرام شد حالا تو این هاگیر واگیر یه پیرزن با معلولیت ذهنی هم آوردن که همراه درست و حسابی هم نداره با یه فتق گیرافتاده با چه بدبختی براش تشکیل پرونده دادیم پول نداشت به 100...
-
کباب لقمه رضا با پاشا
جمعه 10 دی 1389 23:59
مریض آنوریسم آئورتمون امشب فشارش تا ٢٤ رفت و ما رو نصفه جون کرد آخر شب اینترنم که فهمیدم ویلون میزنه رو آورم پاویون براش گیتاری زدیم و حالی بردیم بعدشم با پاشا رفتیم رضا لقمه کبابی زدیم خیلی حال داد
-
سرهنگ دگرگون شد
جمعه 10 دی 1389 16:31
دیشب پدرم درومد کشیک بسیار بدی بود نه تا شب که راس راس راه رفتیم نه تا صبح بیدار موندنمون اولین عملمون که یه پسره بود که انگار با چاقو زده بودنش و پ سر یکی از پرسنل اتاق عمل بود شریان اولنارش خورده بود بیچاره باباش خلی نگران بود پسره یه حلقه هم دستش بود با یه مکافاتی درش آوردم ساعت ۵ صبح هم زنگ زدن یه بچه رگ نداره...
-
مجوز حضور در اتاق عمل داده نشد
سهشنبه 7 دی 1389 14:15
امروز سرهنگ و نگی رفتن با رب العالمین صحبت کردند که من برم سر عمل آنوریسم آئورته که اجازه نداده بود ما هم در کل تو کار گرفتن ICU بودیم عاطی هم اومده بود با رب العالمین صحبت کنه که قبلش رفتیم با آزاد 3 تایی یه نسکافه زدیم و بعدش عاطی رفت تو اتاق عمل باهاش صحبت کرد که انگار ختم به خیر شد و قرار شد از شنبه بیاد
-
مریض با آنوریسم آئورت
دوشنبه 6 دی 1389 16:34
امروز هم همه چی آرومه البته خیلی خسته کنندس اینترن ندارم یه مریض رو سفارش کردن حتما ok قلب واسه عمل فردا داشته باشه یه مریض دیگه هم دارم که آنوریسم آئورت داره با خوش شانسی ICU براش گرفتم ولی نگی میگه حتما یه کاری کن که سر عملش باشی و بتونی ببینی حالا حالا ها گیرت نمیاد..در حال حاضر هم که ما مغضوب الیه هستیم و به اتاق...
-
chest tube برای مریض ایدزی
یکشنبه 5 دی 1389 23:18
امروز یه مریض ایدزی که هپاتیت سی هم داشت به پست ما خورده بود برای قرار دادن chest tube که خلاصه با کلی ترس و لرز گذاشتم و بعدش احساس کردم مریض به خونریزی افتاده که پیگیری که کردم مشکلی نداشت ولی خیلی استرس براش کشیدم بعدش رفتم گزارش بخش و به اینترنم که تا حالا سوند نگذاشته بود سوند گذاری رو یاد دادم بعدش با رزیدنت...
-
تا 3 بیدار باش
جمعه 3 دی 1389 01:22
الان که دارم تایپ میکنم ساعت1 و 30 دقیقه صبحه و مریض ما فقط یه کم تب داره و حالش خوبه خواستم بخوابم گفتم بی خیال دوباره که باید 3 صبح پاشم واسه همین نشستم پشت اینترنت
-
مریض خونریزی کرد
پنجشنبه 2 دی 1389 18:37
امروز مثلا قرار بود استراحت کنیم که یه دفعه فهمیدیم مریضی که توتال کولکتومی کرده بودیم به خونریزی افتاده و حالا بدو خون بزن FFP که عمراَ فایده نداشت بعدش با سرهنگ اوردیمش اتاق عمل و استاد کاظم هم اومده بود و خلاصه جمع م جور که شد نتیجه بر این شد که دهن ما سرویسه یعنی از الان تا 12 شب که هر یک ساعت باید چکش کنیم بعدش...
-
کباب زدیم محمد شاکی شد
چهارشنبه 1 دی 1389 22:12
با بچه ها هماهنگ کردیم بریم بیرون غذا بخوریم رضا گفت من نمیام محمد هم گفت من کار دارم نمیام بعدش منو پاشا رفتیم ارکیده یه چلو کباب توپ زدیم موقع برگشتن محمد زنگ زده کجایین بیاین بریم بیرون غذا بخوریم وقتی فهمید ما غذا خوردیم کلی شاکی شد و ما هم کلی بهش خندیدیم
-
هم من کشیکم هم نگی
چهارشنبه 1 دی 1389 21:02
امشب رفتم گزارش بخش رو آماده کنم دیدم نگی با اینترنمون هم اونجاس من میگم شما اینجا چیکار میکنی اونم همینو به من میگه خیلی بانمک بود بعد هی من میگم شما قرار نبود وایسی اون میگه نه من بهت گفتم بعدش من یه تیکه انداختم گفتم "شما چیزی مصرف نمیکنی " بعد نگی اخماش رفت تو هم گفت این چه حرفیه میزنی دکتر ...خلاصه از...
-
همراه کنه
چهارشنبه 1 دی 1389 11:34
امروز که باز اعصاب ندارم حالم هم گرفتس حسابی مشاوره غدد یه مریض آدرنالکتومی شده رو اعصابمه که آخرشم رفتیم و حضرت فلوی غدد فرمودند رزیدنتم میاد میبینه بعدش از بخش زنگ زدن همراه اون مریض منتال ریتارد که ولوولوس داشت اومده می خواد شمارو ببینه که گفتم لازم نیست از پشت تلفن از سرپرستار خواستم برگه پاتولوژیشو برام خوند...
-
دسیسه
سهشنبه 30 آذر 1389 22:59
-
استقبال از یلدا
سهشنبه 30 آذر 1389 09:24
دیشب با محمد رفتیم یه میوه فروشی نزدیک بیمارستان به مناسبت اینکه فرداشب قراره یلدا باشه یه هندونه خریدیم رفتیم تو بخش با همکاران محترم نشستیم خوردیم خیلی حال داد
-
انتقال از جراحی به داخلی
یکشنبه 28 آذر 1389 21:53
امروز که الحمدلله خبر خاصی نبود یه مریض آنسفالوپاتی کبدی اشتباه زده بودن توسرویس ما که طرف نه رضایت سوند میداد نه NG خلاصه با بدبختی دادیمش سرویس محترم داخلی بعدش هم که گفتن واسه یه مریض تخت پیدا کن که نتونستیم و خلاصه اتفاق خاصی امروز نداشتیم البته یه مریضی هم که صبح عملش کرده بودیم و یه پیرمرد end stage بود منتظر...
-
cv line برای مریض کراکی
یکشنبه 28 آذر 1389 03:51
صبح با صدای خروس ها ۵ تا مریض تصادفی آوردن که متاسفانه مادر خانواده با خونریزی مغزی فوت شد بعدشم یه دفعه اورژانس پر از ویزیت جراحی شد که الحمدلله سریع خالی شد مریض آپاندیسیتی رو بردیم اتاق عمل رفتیم دومی رو بگیریم آزمایشاتش خراب بود کنسل شد باز یقه مارو گرفتن بعدش رفتیم اورژانس گودر به ما یه مریض داد گفت این همه چیش...
-
اتاق عمل اورانس نیا!!!
جمعه 26 آذر 1389 10:26
دیشب کشیک بودم بدبخت شدم اولش که یه مریض پپتیک اولسر پرفوره اومده بود که کراکی بود و عاقبت رفت اتاق عمل یه cv line هم به پست ما خورد که موفقیت آمیز بود و یکی دیگه که ارست کرد و فوت کرد و خلاصه همینجوری تا صبح پدرم درومد و بدبختی ما ازین جا شروع شد که صبح یه مریض ایسکمی اندام فوقانی اومد و ما همه کارهاش رو کردیم و این...
-
موجودی به نام ببعیان
چهارشنبه 24 آذر 1389 14:23
-
شالدون دردسر ساز
دوشنبه 22 آذر 1389 14:23
شنبه کشیک بودم خیلی داغونم از 12 شب تا صبح مریضای درب و داغون اومدن صبح کاوی اومد راند اورژانس یعنی کف کردم دفعه اولشم بود که اومد خلاصه 3 تا مریض دید 3 تاشونم گفت برن اتاق عمل حالا یکیشون انسداد روده بود اون هیچی یکیشون پریتونیت صفراوی بود که تو شهرستان ترتیبشو داده بودم اونم هیچی یه مریض 80 ساله که آلزایمر هم داشت و...
-
اولین شالدون
جمعه 19 آذر 1389 19:34
امروز صبح نشسته بودیم که نگی اس زد یه شالدون هست بریم بزاریم ..رفتیم یه مریض ESRD بود که می خواستن برای دیالیزش شالدون بزارن خیلی خوب گرفتم و فقط موقع رد کردن وایر یه کم گیر کرد که نگی اومد جابجاش کرد و درست شد بعدشم بیمارستان رو به مقصد خونه وکیل ترک کردیم و ساعت 19 برگشتیم و گزارش بخش دادیم به سرهنگ اونم با 3 تا...
-
اولین chest tube برای نوموتوراکس
جمعه 19 آذر 1389 00:22
ساعت ٢٣ امشب ( ١٨ آذر ) که بنده مثلا باید بیرون بیمارستان باشم و خیر سرم آف هستم تو پاویون داشتم اینترنت کار می کردم که نگی اومد گفت تو چرا اینجایی بعد هم گفت اگه دوست داری بریم یه chest tube بزاریم رفتم و تو بخش جراحی اعصاب بود طرف نوموتوراکس کرده بود خلاصه گذاشتم و دفعه اولم هم بود که نوموتوراکس میزاشتم خیلی حال داد...
-
بیا chest tube بکش
پنجشنبه 18 آذر 1389 19:16
صبح که خبری نبود کلاً ٧ تا مریض داشتیم ٣ تاشم امروز مرخص کردیم یکیشونم رفته مرخصی موقت جمعاً ٣ تا مریض داریم خداییش آخر خندس بخش با ۴ تا مریض به هر کی هم زنگ میزنیم بیاد بستری بشه نمیاد ..کارای بخش که تموم شد رفتیم لالا کنیم که ناغافل گفتن بیا ٢ تا chest tube که گذاشتی رو بکش خلاصه خواب رو بر ما حرام کردن ولی بعدش...
-
پیتزا 72
پنجشنبه 18 آذر 1389 00:06
امروز کلا روز خوبی بود صبح که با نگی تا سرهنگ بیاد مریضا رو دیدیم وقتی هم سرهنگ اومد این خانم دکتر اینترنمون رفت اجازه بگیره که دیر بیاد اونم سرهنگ زد تو برجکش بعدشم به من گیر داد که چرا خودت بهشون نمیگی که سر ساعت بیان میگی با من صحبت کنن خلاصه این اینترنمون کلی دمغ شد بعدشم که رفتیم پیش وکیل محترم و با هم رفتیم یه...
-
اینترن های جدید
سهشنبه 16 آذر 1389 22:30
امروز که همه چی به خیر و خوشی گذشت و من آف بودم .اینترن های دوره جدید هم اومدن یه پسر با دو تا دختر.منشی بخش میگه همراه اون مریض منتال ریتارده باز زنگ زده می خواد با شما حرف بزنه شمارشم داده که من زنگ بزنم.من موندم با این چه کنم
-
گند زدم
دوشنبه 15 آذر 1389 23:29
امروز یه مریض دیابتی داشتیم که باید میرفت اتاق عمل و بنده یادم رفت که دستورات دیابتی مخصوصا سرمش رو بنویسم و سرهنگ هم کلی از دست بنده شاکی شد یه مریض هایپر پارا هم داریم که مدارکش کامل نیست پدرمون درومد سر این امروز این خانم منتال ریتارد رو هم مرخص کردیم این همراهش گیر داده شماره بدین اگه مشکلی داشت من تماس بگیرم عصر...
-
جراحی کنسل و مریض عصبانی شد
دوشنبه 15 آذر 1389 00:05
امروز رفتیم مریض ترومایی رو سی تی کردیم که نکته خاصی نداشت . اینترن های محترممون هم جلوی چشم بنده نمره 100 به خودشون دادن و مهر منو هم از جیبشون در آوردن و با لبخند ملیح زیر برگه زدن و رفتن .در کل خیلی باحال هستن همه چی خوب بود تا شب که یه مریض کیسه صفرا عملش کنسل شد و خلاصه داد و بیداد می خواستن بنده رو خفه کنن چون...
-
۴ تا cv line
یکشنبه 14 آذر 1389 23:51
دیروز کشیک بودم 4 تا cv line به پستم خورد یکیش که مریض بی نهایت چاق بود و ادماتو که اصلا آناتومی خوبی هم نداشت و نتونستم بزارم دومیش یه دختر جوون بود که راحت بود سومیش رفتم سی سی یو که اونم یه پیرزن بود که انقدر دست و پا میزد که نتونستم کارمو بکنم اونم هیچی چهارمیش هم یه پسر نوجوون هموفیلی بود که رضایت نداد بزارم در...