روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

اولین واریس

امروز کلا من مسئول عمل های کوچیک بودم .جالبه که امروز برای اولین بار یه واریس رو با استاد جوونمون عمل کردم . بعدش یه هرنی اومد که بازش که کردم دایرکت بود خلاصه دوباره با نظارت استاد جراحی تموم شد . بعدشم یه فیشر (شقاق ) داشتم و تمام ... امروز هم من آنکال بخشم . صبح داستانی با این اینترن ها داشتیم با این جابجاییشون به اولی زنگ میزنم میگه من نیستم فلانیه به فلانی زنگ میزنم میگه اولیه دوباره به اولیه زنگ میزنم میگه الان درست شد شما به فلانی زنگ بزنین دیگه قاطی کردم میگم مگه من کار ندارم هی به شما دو تا زنگ بزنم تا 5 دقیقه دیگه هرکی امرزو کشیکه به من زنگ بزنه ....و درست شد

درضمن امروز استاد جوونمون هم شد رئیس اتاق عمل

کنفرانس به ما نرسید

دیشب اصلا درست و حسابی نخوابیدم داشتم واسه امروزpower point درست میکردم دلمون خوش بود که دیگه ژورنال کلاب به ما نمی خوره که خیال باطلی بیش نبود . خلاصه مصیبتس داشتیم دیشب و صبح که رفتیم سالن کنفرانس انقدر بع این مقاله اول که ارائه شد گیر دادن که آخرش وقتشون کم اومد دیگه نوبت به ما نرسید که مقاله بخونیم . ای خدااااااااااااااااااااا این چه شانسیه من دارم