روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

کارگاه روش تحقیق

از امرزو به مدت ۱ هفته ما کارگاه روش تحقیق داریم و کلا خیلی باحال ساعت ۹ میریم کلاس ساعت ۱۲-۱۳ هم کلاس تمومه . و تو این یه هفته هم بنده از اتاق عمل حذف هستم و کسی کاری به کار ما نداره

ممل خوش شانس

دیشب که کشیکمون به خیر گذشت و خبری نبود ممل مسئول مشاوره ها بود بعد ور دل من نشسته بود اینترنت بازی میکرد یَک حرصم درومده بود که نگو منم گذاشتم ساعت 2 صبح که داشت می خوابید بهش زنگ زدم با کلی فحش به این ور و اون ور رفت طرف موبایلش که الان چه موقع مشاوره دادنه که بعد دید منمو ....بگذریم ..
صبح هم که رفتیم اتاق عمل با چیف رفتیم سر عمل لاپاروسکوپی که خیلی بد بود و اگه استاد به دادمون نرسیده بود معلوم نبود تا کی طول میکشید . بعدش من رفتم یه لیپوم رو از پای یه مریض در آوردم جالبه اتند بیهوشی میخواست این بیچاره رو اسپاینال کنه هی من میگم بابا نیاز نداره لوکال میرم آخرش استاد خودمون اومد گیر داد نه این نیاز نداره ما هم لوکال رفتیم و خلاص ...
الانم که باید برم بشینم درس بخونم فردا امتحان دارم

امتحان +اعتیاد

امروز کشیک اورژانسیم . و تا الان که همه چیز آروم بوده 5 شنبه هم امتحان دارم و خدا لعنت کنه این اینترنت و که شده اعتیاد من و نمیزاره درس بخونم .

اولین مورنینگ

امروز داغونم یه سرمای حسابی خوردم . صبح که رفتم جلسه مورنینگ برای اولین بار من یه مریض معرفی کنم . البته چیف محترم کرده بود تو پاچه من و ممل . ممل هم یه پپتیک اولسر پرفوره معرفی کرد . سوتی دادم و تشخیص مریض رو اول گفتم بعدش که رفتیم اتاق عمل رفتم سر یه مریض که احتمالا فیبروآدنوم بود . تا اومدم بفهمم چی به چیه این چیف مجترم ما انگشت انداخت زیرش یه چیزی پرید تو هوا . بعدش می خواستم یه هرنی عمل کنم که دیدم اوضاع احوالم خیلی بده . استاد هم فهمید گفت برو . منم اومدم پاویون لالاییدم

بی هوشی نابغه

امروز یه دونه عمل کیسه صفرا داشتیم یه دونه هم لنف نود آگزیلا و یه مریض HIV/HCV که طبق معمول مال من بود و دست تنها بی کس انجام شد بعدش که انجام دادم اومدن گفتن باید نمونه دو تا بفرستین تو فرمالین و نرمال سالین که همون نمونه رو صاف انداختن تو فرمالین که باز مجبور شیم یکی دیگه هم در بیاریم یعنی من هلاک این مدیریت اینام .
اتند محترم بی هوشی در طی یک حرکت محیرالعقول سوفل قلبی رو از مریض ما سمع کردن که رزیدنتای قلب تو مشاورشون نوشته بودن سوفل ندارد .
امشبم که من آنکالم و باز یه مریض که آپاندیسیتش رو عمل کردیم و 18 سالشه تنگی نفس پیدا کرده دنبال کاراشیم

مزخرفترین کشیک

ای خدا لعنتتون کنه ...

این جمعه ما رو اینجوری خراب کردین . من بدبخت چه گناهی کردم گیر دو تا آدم دودر افتادم . این از صبح که بخش رو ندیدن . مریض دیشب رو نمیان عمل کنن باید صبح ببریم که هنوزم یکیشون مونده . اینم از دیشب که برای یه کات دان بچه کلی بامبول در میاره من باید نقش تلفنچی رو بازی کنم باید سر یه شالدون با رزیدنت رادیولوژی داد و بیداد را بندازم . ای خدا آخه اینم شد شانس . مثلا سال 2 شدیم که کارمون کمتر شه بدتر شد

امان ازین سال یکی

دیروز کلا روز بدی بود اصلا از اولش معلوم نبود که روز بدیه چون اول صبح که رو ابرا بودیم به خاطر عمل صبح . وقتی رفتیم اتاق عمل الکتیومون من خدا خدا میکردم زود تموم بشه کار داشتم که این حاجی فیروز اومد گفت تو پروندش مشاوره بی هوشیش نوشته با من مشاوره بدین چرا ندادین و یه مشاوره دیگه هم این سال یکی ما نمی دونم از کجا آورده بود که مریض دمانس داره مشاوره نورولوژی نیمه تمامی تو پرونده بود . خلاصه عمل سنگینی که قرار بود لاپاروسکوپی بشه و دهن صاف کن هم بود کنسل شد . من که داشتم پر در 

ادامه مطلب ...

زخم معده سوراخ شده عمل کردیم

الان با ممل از اتاق عمل داریم میایم . فکر کن دو تا سال دویی تنهای رفتیم یه زخم معده سوراخ شده رو عمل کردیم . رزیدنت ارشدمون اصلا دست نشست بیاد سر عمل. وای خیلی حال داد

پا قدم

امروز با اینکه روز اورژانسمون بود صبح یه مریض الکتیو بردیم اتاق عمل که کیسه صفرا بود و بروش لاپاروسکوپی عمل شد . درمانگاه هم که بچه های بالا نیومده بودن من و مممل با اینترنا و استاژرها میدیدیم . تا الانم اورژانس خبری نبود الان که من رفتم دیدم یه آبسه پری آنال یه زخم معده سوراخیده و یه آپاندیس اومده تو اورژانس به عبارتی خواب بی خواب ..خودمونیم عجب پا قدمی دارم من

هرنی سفارشی

امروز برای مریضمون تخت ICU پیدا نمیشد . ازون طرف هم یکی ار رزیدنتای سابق بیهوشی باباش رو آورده بود تا هرنیش رو عمل کنه . و اصرار هم داشت خود استاد عمل کنه ما هم چسبیدیم به استاد که اینو شما عمل کن ما دستای شما رو بنگریم . البته اصولا این عمل ها برای اساتید افت کلاسه ولی چون استاد ما خیلی گله و بعدشم مریض سفارشی . با استاد رفتیم سر عمل . حالا جالبش این بود که مریض چون یه مدت فتق بند استفاده میکرده یه چیز وحشتناکی شده بود که اصلا سر و تهش معلوم نبود جوری که استاد چند دفعه گفت این دیگه چیه . خلاصه چون فتق مشکلی هم بود لذا آموزشش هم خوب بود . ازون ور هم چون ممل وایساده بود نیگاه میکرد از اتاق عمل 2 اومدن دنبالش که مریض خوابیده چرا نمیای ؟ اونم گفت الان میامو اونام شاکی که مریض spinal شده خلاصه ممل داشت قاطی میکرد که چیف جوانمرد سررسید و به ممل گفت بمون من خودم میرم . خلاصه آخر عمل هم پسر بیمار مهمانمون کرد به صرف شیرینی و نوشیدنی . بعدشم رفتیم سر عمل تیروئید که ماشالله هندونه بود تو گردن مریض بیچاره . و در انتها دوختنش به ما رسید که براش زیرجلد زدم بره تعریف کنه. ( خودشیفتگی )