دیروز که یه مریض کیسه صفرا داشتیم انقدر چسبندگی و مصیبت داشت که بازش کردیم. امروزم که صبح فهمیدیم باز زیر آب این سال یک مارو زدن خالا این وسطا اسم استاد جوون رو هم نوشتن تو پرونده مریض . استاد جوون هم اصرار که به من گفتن مریض مرده. ما هم هرچی گفتیم استاد اشتباهه مریض نمرده. استاد قبول نفرمودن و نتیجه این شد استاد بنده به همراه سال 1 و سال 2 رفتیم دفتر ریاست بعد دو تا سوال جواب کردیم دوباره از همون راه که رفته بودیم برگشتیم . یه توتال کولکتومی قرار بود بکنیم که قرار شد لاپاروسکوپی بشه. بعدشم که باز شد و تا اومدیم به خودمون بجنبیم هم استاد جدید هم اومد سر عمل و ما شدیم اکارتور کش و خلاصه تموم که شد دیگه ساعت شده بود 2 بعدازظهر و ...استاد بزرگ هم اون اتاق یه excisional bx داشتن که جواب فروزنش دقیقا 1 ساعت و 30 دقیقه طول کشید که استاد اعظم خیلی عصبانی شد. و حالا تو این هاگیر واگیر هم دیدیم درن مریض توتال کولکتومی خونیه و ....
دوباره بازش کردیم و نشون به اون نشون که هیچی هم پیدا نکردیم و من نمی دونم این 400- 500 سی سی خون از کجا اومد
دیروز که کشیک بودم و دو تا مریض عملی داشتیم که یکی یه آقای مسن بود با پرفوراسیون معده که کنسر غیر قابل جراحی هم بود. بعد از اون هم یه آبسه داشتیم و امروز صبح هم که رفتیم امتحان دادیم و بعدش برگشتیم تو اورژانس یه هرنی نافی اومده بود که اینم عملش کردیم
امروز هم یه آمپوتاسیون. مریضی بود که قبلا هم پاش رو آمپوته کرده بودیم البته زیر زانو امروز بالای زانو. 5 شنبه هم امتحان داریم به سلامتی البته
امروز بعد از مدت ها دست به لاپاروسکوپی شدم. به قول معروف هنوز با اون روز های اوج خودم فاصله دارم انگار ( آیکن کاپیتان تیم ملی ) . بد نبود و امیدوارم همچنان ادامه دار باشه. بعد از اون هم یه مریض رو که تو آی سی یو داشتیم آوردیم و براش ژژنوستومی گذاشتیم. در انتها نیز مریض گانگرن فورنیه رو باز آوردیم شستشو دادیم که خیلی زخمش خوب شده
دیروز اولین روز بخش جدید بود. خیلی شیک و مجلسی عمل نداشتیم. کلا 3 تا مریض تو بخش داشتن و 3 تا هم تو آی سی یو که همه مریض های کامپلیکه ای بودن. بعد از ویزیت بخش با سال یک و دو رفتیم یه صبحونه بزنیم که همین که حسین آقا غذای ما رو آورد رییس محترم بخش جدید به بنده زنگ زدن و گفتن بریم بخش. ما هم لقمه رو قورت دادیم رفتیم سمت مغازه حسین اومدیم بگیم غذای ما رو یه گوشه کنار قایم کن که یه آقای مطلوبی با استادش از راه رسید و ظرف غذای ما رو توقیف کرد. خلاصه رفتیم با استاد هم یه نشستی برگزار کردیم و بخش و آی سی یو رو هم دیدیم و بعدش رفتیم به استاد بخش قبلی زنگ ردیم که استاد فیلمی که می خواستین آمادس و بعد عم رفتیم اتاق عمل قبلی یادش به خیر روز شنبه یه ویپل عمل کردیم و یه توتال تیروئیدکتومی. وقتی رفتیم خدمت استاد با سال یکی سابق سر عمل بود و از من خواست برم کمکشون . رفتم یه بیوپسی از لنف نود های شکم بود. بعد از اون هم کار دیگه ای نداشتم رفتم آرایشگاه برای اصلاحات
10و7 بود که دیدم گوشیم زنگ خورد اینترتمون با گوشی سال یک زنگ زده بود که استاد اومده بدو بیا. رفتیم بخش و بعدش هم رفتیم آی سی یو. یکی از مریضامون بود که روز قبل تیروئیدش رو عمل کرده بودیم. استاد فرمودن که در حضور من اکستیوب کنبن. بعد که لوله رو خارج کردن مریض مشکل تنفسی پیدا کرد و استاد در کسری از ثانیه مریض رو تراک کردن. که اول صبحب کلی ادرنالین خونمون رفت بالا. بعد از اون استاد لاپاروسکوپی زنگ زدن که کجایین ما هم سریع رفتیم سر عمل که کیسه صفرای لاپاروسکوپی بود و جدا کردن از کبد به ما رسید بعد از اون هم یه تیروئید داشتیم که اونم اکسپلور عصبش خیلی مهیج بود و بعد از اون هم کیسه صفرای دوم رو آوردیم و اونم لاپاروسکوپی شد و دست آخر هم یه شستشو دبریدمان داشتیم