روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

p.u پرفوره

درمانگاه فوق العاده شلوغ بود و کلی مریض بستری کردیم. بعدشم یه P.U پرفوره اومد که جناب سرهنگ گفت تا من هستم ببرینش اتاق عمل. کلی این در اون در زدیم با اتند بیهوشی حرف زدیم مریض رو بدون ok قلب نخوابوندن بعدش دیگه شانسی مشاوره قلبش انجام شد و مریض رو بردیم و عمل شد . عملش هم خیلی خوب درومد و جناب سرهنگ هم نیومد تو عمل و فقط نیگاه می کرد. سال دویی هم تصادف کرده بود و کلاً تو حال و هوای تصادفش بود. به شوخی بهش گفتم شانس ما رو نگاه اِد تصادفی بهمون دادن. اورژانس هم شلوغه ..تا بعد 

دومین سزارین

دیروز کلاس رادیولوژی رو نرفتیم به جاش رفتیم سر عمل زنان و دومین سزارین تاریخ رزیدنتی اینجانب به وقوع پیوست ..دست همکاران عزیز زنان که هوای ما رو داشتند درد نکنه

اولین سزارین

امروز خیلی روز خوبی بود. اولش که گفتن 3-4 تا سزارین داریم. بعدش فهمیدیم یکیش که مشکل قلبی داره و سریع باید تمومش کنن. پس قاعدتا به من نمی رسید بعدش گفتن که یکیشون اچ آی وی داره که اونم رزیدنت ارشدشون گفت نامردیه به شما بدیم و هر چی من خودمو کشتم اشکال نداره من راضیم به من گوش ندادن. تو این هاگیر واگیر اتند بی هوشی هم شده بود طرفدار من و هی به این رزیدنتای زنان تیکه مینداخت این بنده خدا 17 روزه اومده بهش ندادین. ازون ور هم فهمیدیم که این مریض بعدی که میاد سفارشیه . باز پیش خودم گفتم خوب امروز هم پس خبری نیست. که دیدم نه انگار حرفای اتند بی هوشی داره کار خودشو می کنه . تو این جر و بحثا خانم دکتر سال دو هم کاشف به عمل اومد که موقعی که من سال 1 بودم ایشون اینترن بوده و قرار بوده بیاد تو گروه جراحی که من رزیدنتش بودم و خلاصه آشنا درومدیم و خانم دکتر یه جورایی تو رودروایس حقشو داد به من و بالاخره ما هم یه سزارین انجام دادیم بچه یه دختر بود علت سزارین هم انگار پلی هیدروآمنیوس. خلاصه فردا ما قراره با شیرینی بریم اتاق عمل 

اولین روز بخش جدید

امروز اولین روز حضور در بیمارستان جدید بود . استادمون خیلی مهربونه یه خانم دکتره که کل بخش اطفال رو اون می چرخونه. امروز هم طبق معمول بخش های قبلی تا 6-7 اتاق عمل بودم بعدشم کلی مشاوره داشتم . یه آپاندیسیت هم به پستم خورد که در کل خوشم نیومدو اصلا معلوم نبود تو پرپریتوئنیم تو شکمیم. یه کت دان هم اومدیم از رو وایر عوض کنیم که فهمیدیم اصلا انگار اولشم کار نمی کرده. قرار شد ماده حاجب بزنیم عکس بگیریم که این وسط کاتتر درومد. استاد هم از ما شاکی شد که چرا فیکس نشده بعد به نرس مسئولش که چرا این بچه رو ول کردین رفتین. خلاصه از پاش که نشد . استاد ازش یه cv line از گردنش گرفت. از بیمارستان که اومدیم بیرون با استاد البرز خان رفتیم یه تبلت خردیدم galaxy 7.7  قیمتا خیلی باحال بود یه دفعه به فاصله 50 سانت 200 تومن تفاوت قیمت بود . تو ماشین به البرز گفتم باور کن اینایی که ما خریدیم دست دوم بود. حالا جالبش اینه با این که دو تا گرفتین یارو 2 زار تخفیف نداد با یه محافظ و یه کیف به سلامتی یک و دویست و چهل تموم شد 

جشنواره هرنی

امروز تا الان تقریباً ترکوندما...4 تا هرنی (فتق ) پشت سر هم یه تنه عمل کردم . فلوی محترم اعتماد کرده و هی پشت سر هم می خوابونیم عمل میکنیم اصلاً جشنواره هرنی زدیم. امیدوارم امروز زیاد طول نکشه .هرچند دیشب که کشیک بودیم شب خوبی بود و کسی به کار ما کار نداشت 

اولین عمل مستقل در بخش اطفال

امروز برگشتیم بیمارستان و بعد از کلی خوابیدن و استراحت مطلق.دیگه کم مونده بود زخم بستر بگیرم. خلاصه امروز رفتیم بیمارستان طفلان و از اول با همه چاق سلامتی و امروز در یک حرکت انقلابی فلوی محترم اصلا دست نشست بیاد سر عمل و ما یک هرنی که circumcision هم داشت را پوست تا پوست در ید قدرت خود گرفتیم و بسیار از این عمل انفرادی لذت بردیم. حدودای ساعت 2 بعدازظهر به وقت تهران ما عملامون تموم شد و اومدیم بیمارستان خودمون چونکه کشیک هستیم و تا حالا که الحمدلله خبری نبوده و دو یه تا مشاوره بی اهمیت به پست ما خورده ..امیدواریم تا صبح همینجوری باشه آخه فردا روز یکشنبست و خدا به خیر کنه..خودم شخصا امروز 12 نفر رو گذاشتم تو لیست عمل. دیگه حساب کنین

UDT عمل میکنیم

یعنی از همون لحظه ای که پست قبلی رو تموم کردم تا 7 صبح دمار از روزگار ما درآوردن. یعنی شما بگی من پلک رو هم گذاشتم نذاشتم. صبح هم رفتیم ویزیت بخش و ...
امروز آقای فِلو به ما مرحمتی کردن و UDT  دادن به ما یه 60-50% رو خودمون بریم که بسی کیفور شدیم . امروزم طی یه حرکت انقلابی درخواست جابجایی کشیکمون رو فکس کردیم . نمیدونیم باز تهش چی میشه

اولین هرنی اطفال

تا همین الان که دارم تایپ میکنم مریض پشت مریض داشتیم و امروز هم برای اولین بار ما نشستیم پشت فرمون هرنی اطفال. یه هایپوسپادیاس داشتیم یه بستن کلستومی که البته شکم باز شد و آناستوموزش هم پول ترو بود 4 ساعت طول کشید . یه هرنی هم وایسادیم جلوی استاد خفن و همین الان تموم شد و کلی چیز یاد گرفتیم ازش . یه شکاف کام هم عمل شد . بقیش دیگه یادم نمیاد . داریم از خستگی میمیریم و امشب هم کشیکیم 

اولین آمپوتاسیون از مفصل هیپ

برای اولین بار یه عمل آمپوتاسیون ( قطع عضو ) داشتیم که از مفصل لگن انجام میشد . بسیار آموزشی بود . بعدشم که یه لاپاروسکوپی بود برای برداشتن یه لنف نود پاراآئورت مه یه دونه دیگه هم پیدا شد که مجبور شدن بازش کنن و برش دارن . خیلی روز خوبی بود زیاد خسته کننده نبود . شنیدم انگار شنبه عمل نداریم .

دو تا عمل محبوب

امروز 3 تا عمل داشتیم یه عمل معده بود که اولش لاپاروسکوپی رفتن و بیشتر از برداشتن امنتوم کار دیگه ای انجام نشد بعدش باز شد و نوبت ما رسید دیستال گاسترکتومی شد و دو تا آناستوموز معده به ژژنوم و ژژنوم-ژژنوم به من و همکار محترم رسید که کلا نذاشتیم با استابلر بزنن البته نبود که بزنن . بعدش یه عمل مسخره تخلیه آبسه برست داشتیم و بعدش باز یه عمل محبوب که بستن ایلئوستومی باشه بود که من و خانم دکتر استاد با هم انجام دادیم . امشبم کشیکم خدا به خیر بگرداند ..البته بخش خوبه . اورژانس منظورمه