-
دست به یخه نشدیم ولی . . .
دوشنبه 2 مرداد 1391 18:45
صبح رفتیم سر راند یه دفعه دیدیم استاد اومد و استاد بخش جدید یه خانوم مهربونه که شاگرد فرشته مهربون بوده الان خودش استاد شده . با هم رفتیم مریضا رو دیدم و یه مریض استومی داشت به ما امر شد که بریم از قسمت دیستال روده مریض پوره سیب زمینی بزنیم واسه اینکه بفهمیم عملکردش خوبه یا نه که بماند که ما چه داستانی با این داشتیم و...
-
لاپاروسکوپی که باز شد
یکشنبه 1 مرداد 1391 15:49
امروز اولین روز بخش جدید بود اول از همه که رفتیم راند بخش بعدش من رفتم اتاق عمل و سر این کشیکا داستانی داشتیم با این دایناسور ( اسمیه که رو یکی از بچه ها گذاشتن از بس گندس) بعدش رفتیم یه عمل کنسر کولون داشتیم که اول لاپاروسکوپی رفتیم و بعدش باز شد و ما هم دست به عمل شدیم . بعدشم یه تعبیه پورت بود که فلوی گلمون گفتن من...
-
چرخوندنمون
شنبه 31 تیر 1391 21:28
امروز دیگه آب پاکی رو ریختن رو دستمونو گفتن باید بخشاتونو عوض کنین . ما هم با گردن کج ، کار دیگه ای نمی تونستیم بکنیم . بعدش رفتم درمانگاه استاد نیومده بود من خودم مریضا رو میدیدم . بعدشم که فرشته مهربون اومد و با هم مریضا رو دیدیم و 12 من رفتم اتاق عمل داشتم با اینا سر . کله میزدم سر کشیکای این ماه که آخرش هم به...
-
امتحان ارتقاء هم دادیم
پنجشنبه 29 تیر 1391 13:21
دیشب که فلو های محترم حال دادن و قرار شد از 12 به بعد به خودشون زنگ بزنن منم 2 خوابیدم و تا صبح هم انصافاً کسی زنگ نزد . صبح هم با جناب آقای ممل رفتیم سر جلسه البته ما دقیقه نود رفتیم تو و شانس آوردم زود صندلیمو پیدا کردم ..سال بعد یادم باشه زودتر بریم . خلاصه رفتیم سر جلسه و همه چی خوب بود الا این کارگرایی که 20...
-
مردودی کارت
سهشنبه 27 تیر 1391 19:32
امروز سر صبح یه مریض که عملش کنسل شده بود کلی قاطی کرده بود بعدشم بهش نگفته بودن اگه بری مرخصی بیمه حساب نمیشه.. حساب کنین بیچاره عمل که نشده بود باید به خاطر یه شب بستری هم حدود ۶۰ تومن بده .خداییش بیچاره راست میگفت خیلی این قانوناشون دری وریه ما که سر در نیاوردیم . خلاصه بعدشم رفتیم اتاق عمل و رزیدنت هم بخشی رو راضی...
-
می خوان جا به جا شیم
سهشنبه 27 تیر 1391 00:18
دوشنبه (دیروز) بنده دیگه فلوی breast شده بودم دوست و هم بخشی عزیزمون گیر داد من باید برم سر عمل کولون ما هم رفتیم دو تا MRM با دایسکشن آگزیلا کردیم با فرشته مهربون خیلی هم حال داد بعدشم از استاد اجازه گرفتیم اومدیم درس بخونیم فقط امروز استاد یه صحبت هایی کردن مبنی بر اینکه ما بخشامون رو عوض کنیم که بنده به شخصه پشتم...
-
موش آب کشیده
دوشنبه 26 تیر 1391 01:54
الان دارم از اتاق عمل میام . ممل خان ما کاری داشت نتونسته بود بره زنگ زد ما رفتیم دادیم سال یکی رفت یه جاش که دیگه گیر کرد رفتیم کمکش .بعدشم تو این بارون برگشتیم پاویون الان مثل موش آب کشیده شدیم
-
کیست ترکید
یکشنبه 25 تیر 1391 22:13
امروز که ما تقریبا در حال مرگیم ( مجددا ) اول از همه رفتیم سر یه عمل برست انکوپلاستی بود و ما رسما نقش چرخ خیاطی رو داشتیم . حالا تو این هاگیر واگیر یه مریضی که واسش cv line گذاشته بودیم و نوموتوراکس کرده بود هم قرار بود بیاد اتاق عمل براش chest tube بزارم دوستان هم دم به دقه میومدن میگفتن تموم نشد مریض رو بیاریم یعنی...
-
آبسه بازی
یکشنبه 25 تیر 1391 01:42
دیروز که تقریبا الان 1 ساعت و نیم ازش گذشته ما کشیک اورژانس و انکالی با هم بودیم . امروز اتاق عمل هم نرفتیم و نشستیم مثلا درس خوندیم و بعدش آخر شب رفتیم اتاق عمل آبسه بازی . الانم که داریم میمیریم از خواب و . . .
-
خر زنون
پنجشنبه 22 تیر 1391 23:25
امروز الحمدلله کسی با کسی کاری نداشت ژورنال هم که برگزار نشد . یه مریضی که مرخص کرده بودیم دوباره با احتباس ادراری اومده بود بنده خدا رفته بود اورژانس خیلی شلوغ بوده برگشته بود خلاصه براش یه سوند دیگه گذاشتیمو فرستادیمش بره خونه با ذکر علائم هشدار . بعدشم راه افتادیم سمت کتابخونه و هی بزن هی بزن خر بزن
-
این استاد دوست داشتنی
سهشنبه 20 تیر 1391 21:24
امروز بسیار روز خوبی بود سر صبح رفتیم بخش اول بسم الله که فلوی محترم رفت تو شکم مریضی که هممون رو سر کار گذاشته بود که حالا بماند بعدش رفتیم جلسه مورتالیتی بعدشم که چایی به ما ندادن آخر جلسه به این مستخدمه میگم یه چایی به ما ندادیا ..یه پوزخندی میزنه میگه ه" هفته دیگه دو تا بخور " فک کن ...و اما اصل داستان...
-
فراموشی
سهشنبه 20 تیر 1391 00:30
امروز که یعنی دوشنبه ( ما همیشه یه روز دیر میرسیم ) رفتیم سر یه عمل ماستکتومی دو طرفه جونمون درومد زما شده بودیم چرخ خیاطی بعدش که اومدیم ببندیم تازه گفتن اُهُک باید پورت هم بزارین واسه شیمی درمانیش . امروزم استاد فرشته مهربون اومد گفت بهم گفتن گوشتو بکشم گفتم چرا گفت تو کمیته مورتالیتی اون مریضه که expire شده تو...
-
بیچاره انگشتم
یکشنبه 18 تیر 1391 23:12
امروز رفتیم اتاق عمل بنده رفتم سر یه عمل کانسر کولون که در نهایت right hemi colectomy شد و چون یه تیکه از کبدش هم درگیر بود اون یه تیکه رو هم رزکت کردیم . بعدش رفتیم یه ملانوم انگشت بود ما داشتیم واسه خودمون حال میکردیم و عمل میکردیم که گفتن استاد آخر وقتیان تنهاست گفته یکی بیاد که قرعه به نام ما افتاد . یه عمل هرنی...
-
عمل مری قسمت نبود
یکشنبه 18 تیر 1391 01:13
کشیکم ...دیروز ( الان دیگه وارد یکشنبه شدیم) نوبت من بود که برم درمانگاه ولی با چه عذابی رفتم شما فک کن می خوان یه کانسر مری رو McKeown کنن . منم کلا این تکنیک رو زیاد ندیدم. خلاصه با دیده ای اشک آلود اتاق عمل رو رها کردیم و رفتیم درمانگاه با استاد پلاستیک مریضا رو دیدیمو یه بیوپسی هم به تورمون خورد و بعدش یه مشاوره...
-
درس می خوانیم
سهشنبه 13 تیر 1391 18:05
امروز کلا روز خوبی بود اول از همه که افتادیم دنبال یه مریض بدقلق یه پسری بود با ژنیکوماستی (بزرگی پستان ) که هی گیر میداد منو عمل میکنین باید فلان شم باید فلان نشم .عفونت هم بکنه بیچارتون می کنم خلاصه داستانی داشتیم با این شازده بعدشم که خواستیم بریم اتاق عمل به ما گفتن تو سر عمل نیا برو دنبال مریضه که رفتهCCUحالا...
-
با خانوم دکتر در افتادیم
سهشنبه 13 تیر 1391 00:10
امروز(دوشنبه) رفتیم یه مریض دایسکشن آگزیلا داشتیم . مال یه مرد بود و پسر جوونی بود . با استاد جنتلمن رفتیم و خیلی خوب بود . بعدش یه مریض داشتیم ملانوم پا که اینگوینالش رو دایسکشن کردیم و من دفعه اولم بود میدیدم و تا یه حدودی (قبل از اینکه فلو بیاد سر عمل ) من داشتم عمل میکردم . در شمن فلو هم که اومد با شوخی گفتم دکتر...
-
پتروس
یکشنبه 11 تیر 1391 15:54
امروز یه عمل کولون داشتیم و یه عمل هیسترکتومی به روش لاپاراسکوپی که ما هر چی زور زدیم بریم سر عمل کولون نشد رفتیم سر لاپاروسکوپی که نقشمون بیشتر شبیه پتروس فداکار بود یه جایی ما نشسته بودیم و پس از فرو کردن انگشت مبارک جلوی لیک هوا رو می گرفتیم و بعدش یه مریض ملانوم اومد که لنف نود ناحیه اینگوینالش رو من در آوردم ....
-
عروسی تو بخش
یکشنبه 11 تیر 1391 00:00
امروز رفتم سر یه عمل توتال کولکتومی و خداییش استاد جنتلمن خیلی به ما حال داد و خیلی هاشو خودم رفتم بعدش فلوی محترم گفت رکتومو من باید برم قرار بود برای مریض پاچ درست کنیم . که رفت و موقع آناستوموز حلقوی زدن ازونی که استاد می خواست بشه فاصله دار زد . بعدش ما یه مریض excisional biopsy داشتیم که wire گذاشته بودن مریض یه...
-
خسته ام
پنجشنبه 8 تیر 1391 21:43
خسته ام خیلی خسته ...نه به خاطر کار زیاد .خسته ام چون هر چی هم تلاش کردم نتونستم کاری برای اون دو تا مریض بکنم ...مریضایی که تو دو تا پست قبلی براتون گفتم expire شدن
-
عجب شبیه
پنجشنبه 8 تیر 1391 02:29
الان ساعت ۲:۳۰ دقیقه صبحه و مریض ما (در حقیقت ممل آقا که سژرده به ما ) بسیار بدحاله فشارش ۶ ضربان قلب ۱۳۰ تا مشاوره داخلی گذاشتیم یه قطره هم ادرار نداشت براش cv line گرفتیم و عکس فقسه سینه و ..امیدوارم تا صبح دووم بیاره
-
این مورفین لعنتی
چهارشنبه 7 تیر 1391 23:46
طبق معمول در حال مرگم همون مریضه که رفتم براش chest tube گذاشتم وقتی رفتم عکسشو ببینم دیدم افت سطح هوشیاری داره و یه ABG براش فرستادم Pco2:103 یعنی بدو بدو کاراش رو میکردم زنگ زدم به بی هوشی ها یاشار بود اومد اول می خواست اینتوبش کنه بعد گفتیم به خاطر M.S هستش که زدیم چون دیدیم مردمکاش هم واکنش نمی ده خلاصه به اتند هم...
-
دنیای کوچیکی داریم
چهارشنبه 7 تیر 1391 20:14
از دیروز شروع می کنم یه اتفاقی کسی که کشیک بود نتونست بره مشاوره رو جواب بده من به جاش رفتم با مریض سابق خودم روبرو شدم که خونریزی شدیدی داشت و به خاطر توموری که داشت تقریبا کاری براش نمیشد کرد یه کم جلوی خونریزیشو گرفتم و مشاوره جراحی توراکس دادم . خیلی خونریزی داشت بهش خون زدیم ..بوی خون گرفتم . بعدشم اومد اورژانش...
-
آب شدم از خجالت
دوشنبه 5 تیر 1391 21:13
امروز اصلا روز خوبی نبود از اول صبح که با تداخل کشیکا شروع شد . بعدشم فلوی محترم یه حرفی رو زد بعدش ما طبق همون عمل کردیم اتند بی هوشی که شاکی شد برگشت صاف تو چشم ما نکاه کرد گفت من نگفتم ( به همین سادگی ). بعدش رفتیم سر اولین عمل که دوستان سی تی اون راآماده نکرده بودن کلا plan مریض عوض شد و استاد جنتلمن هم بنده خدا...
-
در حال مرگم
دوشنبه 5 تیر 1391 00:11
امروز(یکشنبه) کلاً داغون تمامم . صبح رفتم مریض انسدادی بدحال ....یه cv line براش گذاشتم . حالا این همراهاش وسط کار هی دم به دقه میان میگن چرا اذیتش می کنین . یعنی می خواستم خفشون کنم . بعدشم رفتیم اتاق عمل یه مریض داشتیم همانژیوم کبدی که پدرمونو در آورد تا 2-3 بعدازظهر سرپا بودیم . بعدش استاد آخر وقتیان مریض آورد و...
-
کاسه های داغتر از آش
جمعه 2 تیر 1391 13:40
امروز آنکالم صبح رفتم مریضا رو ببینم یه مریض داریم کانسر معده خیلی هم اوضاش خرابه یه کم این چن روزه بهتر شده بود . صبح رفتم بالا سرش دیدم چشاش باز دهنش باز عین میت شده .بدو فشار و آزمایش و ..خلاصه قندش رو با گلوکومتر چک کردیم 33 بود . حالا همه این وسط داد میزنن این حشیش میکشه به خاطر اونه این تریاک می خوره به خاطر...
-
گند زدم با این مریض معرفی کردنم
پنجشنبه 1 تیر 1391 16:04
امروز که رفتیم ژورنال بعدشم ما یه مریض رو برداشتیم بوردیم تومور بورد معرفی کردیم . که خودمونم نفهمیدیم چی شد بعد استاد محترم رئیس جلسه کلی شاکی شد و فلوی محترم پرید وسط و به داد ما رسید و البته زیر گوش ما هم یه چیزی گفت که بعلت +18 بودن از ذکر آن معذوریم . لیست کشیکا رو هم واسه این ماه دیدیمو خلاص
-
dead line
چهارشنبه 31 خرداد 1391 20:08
امروز به صورت کاملا اتفاقی زنگ زدم معاونت پژوهشی میگم این کار پروپوزال ما به کجا رسید برگشته میگه ااا چه خوب شد زنگ زدین از دانشگاه زنگ زدن که بهتون بگیم تا روز شنبه وقتا دارین پروپوزالتون رو اصلاح کنین و امضاهای اساتید رو هم بگیرین و ببرین تحویل بدین ... یعنی من هلاک این اطلاع رسانیشونم ، حالا اینا به کنار شما فکر کن...
-
این قصه پرغصه پروپوزال
سهشنبه 30 خرداد 1391 14:14
امروز اول صبح رفتیم پیش مشاور آماری و این قصه پرغصه پروپوزال ما انگار پایانی ندارد و خلاصه کلی گیر و راهنمایی و ... وسطای یه عمل معده رسیدیم و هم بخشی عزیز در حال عمل کردن بودن با استاد جنتلمنمون که ما انقدر غر زدیم به جون این بنده خدا در آخر یه تیکه از آناستوموز ژژنوژژنوستومیش به ما رسید ...سگ تو ضرر
-
آپاندکتومی تنهایی
شنبه 27 خرداد 1391 02:05
ساعت 2 صبحه تازه از اتاق عمل برگشتم . یه دونه آپاندیسیت بود که خودم تنهایی رفتم .سال یک ما مونده بود تو اورژانس مثل اینکه مریضه کد خورده بود . تازه فهمیدم اِسکِراب ( کمک جراح ) خوب نعمته
-
شادروان گوشیم .
جمعه 26 خرداد 1391 14:24
شما فک کن با یه اشتباه هم آنکالی هم کشیک اورژانسی کی می فهمی همین امروز صبح بعدش تو کف این داستانی که چه اتفاقی میفته گوشیت میفته تو توالت یعنی من الان چه نوع خاکی تو سرم کنم؟