-
اولین circumcision
شنبه 11 شهریور 1391 20:52
خوب امروز روز کم و بیش خوبی بود. یه عمل circumcision بود که تقریبا خودم عمل کردم. بعدش یه چن تا عمل کوچیک و بزرگ دیگه. بعدش که تموم شد دیدیم شش تا مشاوره برامون گذاشتن . رفتیم جواب دادیم. که دیدیم از بیمارستان خودمون دارن زنگ میزنن و فهمیدیم که باز گند زدن و اشتباهی رو موبایل من دایورت شده . لذا به آقای ممل زنگ زدیم و...
-
اولین هرنی اطفال
سهشنبه 7 شهریور 1391 16:03
تا همین الان که دارم تایپ میکنم مریض پشت مریض داشتیم و امروز هم برای اولین بار ما نشستیم پشت فرمون هرنی اطفال. یه هایپوسپادیاس داشتیم یه بستن کلستومی که البته شکم باز شد و آناستوموزش هم پول ترو بود 4 ساعت طول کشید . یه هرنی هم وایسادیم جلوی استاد خفن و همین الان تموم شد و کلی چیز یاد گرفتیم ازش . یه شکاف کام هم عمل شد...
-
کشیکامو ریختم
دوشنبه 6 شهریور 1391 23:23
امروز روز سبکی بود. کلا تا 1 بیشتر طول نکشید. یه عمل (Vesicoureteral reflux (VUR داشتیم یه هرنی و یه تعبیه کاتتر پورت. بعدش با فلوی محترم نشستیم و برنامه کشیکامو باهاش هماهنگ کردم. یه چند روز هم می خوام ازش مرخصی بگیرم. فعلا که همه چیز خوبه ولی فکر میکنم فردا روز سنگینی باشه . فردام کشیکم
-
این درد با که گویم
یکشنبه 5 شهریور 1391 08:09
یه مشاوره 1 صبح داشتم که مریض 12 روز بود پاش واضحاً گانگرنه بود بعد آقایون مشاوره جراحی عروق اورژانس براش گذاشته بودن . تا دیدمش ساعت شد 2. بعدش اومدم خوابیدم 2و30 زنگ زدن که یه مریض داریم مشکوک به انسداد . گفتم عکسش رو بگیرن آزمایشاتشو رد کنن بهم اطلاع بدن . تا صبح که خبری نشد. صبح که اومدم بیمارستان اطفال از آموزش...
-
به خانه برگشتیم
یکشنبه 5 شهریور 1391 00:03
امروز دو تا مریض کوچیک داشتیم هم عمل کوچیک هم اندازه مریض . البته یه درس بزرگ هم امروز گرفتم همون دختر کوچولویی که مشکوک به انسداد بود و براش سی تی خواسته بودم . عمل شد و اینتوساسپشن درومد. کشیک اورژانس ( سال دویی ) هستم . از اون جای داغون اومدم و برگشتم بیمارستان خودمون . با اینکه خسته بودم ولی تا در و دیوار...
-
جر و بحث با رزیدنت اطفال
شنبه 4 شهریور 1391 00:39
اوایل صبح شنبس و 2 تا عمل هرنی تو لیست عملمون هستن. دیروز که جمعه باشه خوب شروع شد ولی..... تا 12 صبح که یه زنگ هم نزدن 12 استاد " ژپتو " خودش زنگ زد و حال مریضا رو پرسید که همه خوب بودن بعدش فلوی محترم زنگ زد و حال و احوال و طی گفتگو ها با فلو فهمیدیم که دو تا رزیدنت جراحی قبلی قرار بود یه کشیک روز 4 شنبه...
-
مشاوره هاااااا
پنجشنبه 2 شهریور 1391 20:07
امروز دهن بنده رو به صورت جاده شوسه درآوردن یعنی کم مونده برم همراهای مریضا رو هم ببینم . چپ و راست دارن مشاوره میذارن 90 درصدش هم اصلا اندیکاسیون نداره . حالا جالبه اینه که یه مریض رو براش مشاوره گذاشتن جهت کشیدن نمونه مایه ریه برای بررسی آزمایشگاهی . بعد که مریض رو دیدم نتیجه این شد که برای مریض chest tube گذاشتم....
-
اولین روز بخش اطفال
چهارشنبه 1 شهریور 1391 19:50
اول از همه تشکر میکنم از همه دوستانی که منو مورد لطف خودشون قرار دادند و روز پزشک رو تبریک گفتن. خوب حالا بریم سراغ اتفاقات امروز ... واسه این که هر جور حساب کردم با خودم دیدم خیلی تو راه می مونم ساعت یه ربع به ۶ بیدار شدم و اومدم بیمارستان جدید. خیلی کوچولو و نقلیه اولش تو ذوقم خورد. بعدش رفتم پاویون که بچه های کشیک...
-
آخرین روز بخش فعلی
سهشنبه 31 مرداد 1391 09:57
و امروز هم آخرین روز از بخش فعلی بود و از فردا می خوایم بریم بخش اطفال. خیلی راش دوره کلاْ عزا گرفتم بعدشم نمی دونم تو این تعطیلات به ما مرخصی میدن یا نمیدن. بگذریم. امروز که فکر میکردیم هیچ خبری نیست استاد؛آرشیتکت؛ زنگ زد که هر آینه مریضی آمد و بستری کنید آن را در بخش از بهر من که او را عمل نمایم که آمد و خوابید و...
-
ناچار
شنبه 28 مرداد 1391 22:56
تو پست قبلی در مورد اون آقای 101 ساله گفتم . امروز خیلی بد حال تر شده بود. سکته قلبی+ادم ریه + افت فشار خون.ازون ور هم وقتی همراهاش فهمیدن که می خوایم بفرستیمش ICU و وفتی هزینه هاش رو رفتن و پرسیدن و وقتی متوجه شدن که خیلی بعیده زنده بمونه . یه دفعه ای با اصرار و رضایت شخصی گیر 3پیچ دادن که میخوایم مریضمون رو ببریم و...
-
یعنی من عاشقتونم
شنبه 28 مرداد 1391 01:59
ساعت 2 صبحه رزیدنت زنان زنگ زده میگه شماره تلفن دکتر فلانی ( رزیدنت جراحی سال یک ) رو دارین؟ آی لاو یو PMC . ازون ور یه مریض نونهال 101 ساله داریم تا حالا دو تا مشاوره شده . احتمالا MI کرده تا صبح ما بیداریم باز آی لاو یو
-
و باز هم همکاران محترم زنان
جمعه 27 مرداد 1391 21:44
امروز هم کشیکیم و هم آنکالی داریم. صبح رفتیم بیماران محترم رو ویزیت کردیم یکیشون جواب سی تی آنژیوشو آورده بود که نشون میداد آمبولی داره مراتب به اطلاع استاد رسید. بعدشم دو تا مشاوره درد شکم داشتم که چیز مهمی نبود و بازم طبق معمول رزیدنتهای محترم زنان... یه مریض حامله رو مشاوره دادن اول یکیشون زنگ زد میگه مریض درد شکم...
-
روز معرفی بیماران
پنجشنبه 26 مرداد 1391 10:44
امروز اولین روز مرخصی همکار گرام بود و ما مجبور بودیم مریضای ایشون رو هم ببینیم . که دیدیم و بعدشم مریضای خودمون رو دیدیمو استاد فرمودن دو تا مریض رو خدمت اساتید معرفی کنیم که اولیش رو که مدارکش رو دیدم متاستاز های متعدد داشت که به استاد زنگ زدم و نتیجه هم این شد مریض رو فرستادیم بره کموتراپی بشه . بعدشم یه مریض 25...
-
کانتور
چهارشنبه 25 مرداد 1391 15:51
-
کلاً روز، روز درمانگاه بود
سهشنبه 24 مرداد 1391 23:43
امروز هم ما تو دور بد شانسی بودیم یه مری داشتن عمل میکردن اول صبح فهمیدیم که باید بریم درمانگاه . استاد آرشیتکت فرمودند من خودم به خانوم دکتر زنگ میزنم اجازتو میگیرم بیای اتاق عمل و مثل اینکه توافق بین دو جراح حاصل نشدو ما همچنان گوشه عزلت در درمانگاه نشستیم و مریض دیدیم. بعدشم رفتیم اتاق عمل اونم ساعت 12 ظهر و تنها...
-
چیزی به ما نرسید
دوشنبه 23 مرداد 1391 16:23
امروز یه عمل معده داشتیم با " آرشیتکت " و ازونجایی که کلاً عمل دوست داره طبعاً به ما چیزی نرسید بعدشم که یه توده شکمی داشتیم که دیدیم بازم قراره داستان تکرار بشه ازون ور هم دوست و هو دوره ای عزیز هم بود گفتیم دو تایی که دیگه سر عمل نمیریم واسه همین من آف شدم اومدم بیرون شرح عمل نوشتم . در چند روز آینده قراره...
-
سلسله بی هوشی ها
یکشنبه 22 مرداد 1391 01:20
الان که دارم مینویسم هنوز مریض هرنی رو نخوابوندن . مریض کامپلیکه ای هستش تازه از دیالیز اومده سال 2 بی هوشی زنگ زد به 3 بعد سه اومد زد به چار حالاهم سال 4 داره با استادشون حرف میزنه معلوم نیست کی بخوابوننش. آپاندیسیته خیلی زود تموم شد . خواااااااابم میاد
-
اینشتین ها
شنبه 21 مرداد 1391 19:13
امروز اتاق عمل نداشتیم و مثلا قرار بود که ما در استراحت باشیم ولی دیدم چه کاریه آخه بریم اقلا این لاگ بوکمون رو بنویسیم و یعنی 3 ساعت نشستیم هی زُل زدیم تو این دفتر آمار اتاق عمل مگه تموم میشد. خلاصه تا مرداد رو نوشتم و بقیش رو بی خیال شدم امروز هم که کشیکم . رفتم یه مشاوره جواب بدم دوستان داخلی برای یه مریض با لنفوم...
-
اولین آمپوتاسیون از مفصل هیپ
چهارشنبه 18 مرداد 1391 20:24
برای اولین بار یه عمل آمپوتاسیون ( قطع عضو ) داشتیم که از مفصل لگن انجام میشد . بسیار آموزشی بود . بعدشم که یه لاپاروسکوپی بود برای برداشتن یه لنف نود پاراآئورت مه یه دونه دیگه هم پیدا شد که مجبور شدن بازش کنن و برش دارن . خیلی روز خوبی بود زیاد خسته کننده نبود . شنیدم انگار شنبه عمل نداریم .
-
در حق ما می خواستن ظلم کنن
سهشنبه 17 مرداد 1391 18:56
امروز اول از همه یه عمل تیروئیدکتومی داشتیم با استاد آرشیتکت ، که علیرغم تصور یه جاهاییش رو به ما هم دادن ولی کلا از پِلَنِ عمل خوشم نیومد . بعدش یه بازسازی برست داشتیم با خانم دکتر خوبه که اومدیم سر عمل نقاشیاش پاک شده بود بنده خدا سر درگم شده بود سر عمل . بعدشم که یه برداشتن لنف نود بود . از یه طرف دیگه امروز داشتن...
-
دختر بیچاره
دوشنبه 16 مرداد 1391 21:23
دو تا عمل داشتیم اولی که یه دختر 24 ساله بود که مورد لیپوسارکوم بود بنده خدا 2 دفعه هم قبلا عمل شده بود و این بار سومش بود . شکمش پر از توده بود همه رو تقریباً برداشتیم ولی همه هم مطمئن بودیم دوباره عود میکنه همه تو اتاق دلشون براش میسوخت . بعد ازین یه عمل دیگه داشتیم که یه آقای مسن با عود ملانوم بود . فردا معلوم نیست...
-
استاد
یکشنبه 15 مرداد 1391 19:30
امروز آنکالم . صبح رفتیم اتاق عمل و هنر دست مرد افسانه ای جراحی رو دیدیم بعد ما که وایساده بودیم کنار ایشون چون اولین بار بود که ایشون رو از نزدیک میدیدیم کلا هول شده و سوتی فراوان میدادیم و خلاصه . عمل هم تیرئید بود و بسیار شیک و زیبا تموم شد . بعدشم که یه پورت خواستیم بزاریم پدر صاب بچه درومد آخرشم خود استاد اومد سر...
-
نی نی ، پی پی نداشت
جمعه 13 مرداد 1391 10:34
ساعت 1 صبح امروز ما رو از خواب بیدار کردن که یه نوزاد دو روزه پی پی نداره . خلاصه از این سر دنیا پا شدیم رقتیم تا اون سر دنیا و یه مریض یه وجبی رو ویزیت کردیم و ازون ور هم چیف محترم رو بیدار کردیم مریض رو بهش معرفی کردیم خلاصه تا اومدیم دوباره بخوابیم شد ساعت 2 و البته الحمدلله تا صبح یعنی الان که داریم تایپ میکنیم...
-
جنگ در دو جبهه
پنجشنبه 12 مرداد 1391 23:25
امروز ما در دو جبهه کشیک هستیم از صبح هم همینجوری دارن مشاوره میدن . یعنی دیگه " جونی نمونده تو تنم " یه مریض آپاندیسیت هم بردن اتاق عمل دیگه گفتن شما خیلی بزرگ شدی دوست داشتی بیا نداشتی نیا ما هم باز یه مشاوره بهمون خورده بود لذا بی خیال شدیم و نرفتیم . مریضای فردا صبح هم سپردیم به همکار عزیز تا ببیندشون و...
-
استاد بیهوشی رفت
چهارشنبه 11 مرداد 1391 17:59
روز جالبی نبود اول از همه که رفتیم سر یه عمل که قرار بود رزکشن کبد باشه یه خانم 49 ساله بود که کیسه صفراش رو برداشته بودن و بعد جواب پاتولوژی کانسر( آدنوکارسینوما) اومده بود . شکم رو که باز کردیم پر از سیدینگ و متاستازهای ریز بود . که البته هیچ کدومش تو سی تی اسکنش معلوم نشده بود. خیلی دلم به حال خانومه سوخت . خیلی...
-
همش درمانگاه
سهشنبه 10 مرداد 1391 21:15
امروز کلا روز عَلافی بود. اول از همه رفتیم بخش رو ویزیت کردیم که خانم دکتر استادمون هم اومد و ما رو که دید گفت دیرزو نبودی ( دیروز مرخصی بودم ) بخش رو هوا بود و بعد شنیدم که دو تا از مریضت خیلی بد حال شدم و یکیشون کد خورده . خلاصه مریضا رو دیدیم و من رفتم با ایشون درمانگاه تا 11 و 30 و بعدش هم رفتیم یه عمل لامپکتومی...
-
اعجوبه
دوشنبه 9 مرداد 1391 01:31
-
دو تا عمل محبوب
شنبه 7 مرداد 1391 20:35
امروز 3 تا عمل داشتیم یه عمل معده بود که اولش لاپاروسکوپی رفتن و بیشتر از برداشتن امنتوم کار دیگه ای انجام نشد بعدش باز شد و نوبت ما رسید دیستال گاسترکتومی شد و دو تا آناستوموز معده به ژژنوم و ژژنوم-ژژنوم به من و همکار محترم رسید که کلا نذاشتیم با استابلر بزنن البته نبود که بزنن . بعدش یه عمل مسخره تخلیه آبسه برست...
-
یه روز خوبی داشتم خیلی دوسش میداشتم
پنجشنبه 5 مرداد 1391 00:18
دو تا عمل داشتیم یکیش یه مریض جوون بود که مارژولین اولسر بود میدلاین بازش کردیم و رفتیم بررسی کردیم کلی لنف نود خفن داشت استاد " آرشیتکت" خیلی به مریض کمک کرد . بعدشم که تموم شد ما خواستیم بریم گفتن یه کیست تخمدان داریم که خانم دکتر فلومون لاپاروسکوپی رفت و خیلی هم خوب تمومش کرد . بعدشم اومدیم لالا. روز خوبی...
-
درمانگاه شلوغ
سهشنبه 3 مرداد 1391 21:13
روز ، روز آرومی بود ولی بدوبدو داشت . رفتیم صبح سر یه عمل عود MFH که توراکس هم باز شد و بعدش با مش پرولن وصله کاری کردیم و استاد رادیوتراپی هم اومدن بعدش این کاتترهای براکی رو تو زخمش گذاشتن . بعدش استاد "آرشیتکت" دم به دقیقه میومد هی میگفت زود باشین مریض بعدی منتظره .بیچاره این رزیدنت رادیوتراپی استرس گرفته...